1
00:00:01,000 --> 00:00:11,500
KMPlayer بهترین حالت نمایش زیرنویس این فیلم در نرم افزار
Font: B nazanin
Size: 55
1
00:00:11,700 --> 00:00:20,300
«:مخاطب گرامی»
«نحوهی خاص ادای برخی از دیالوگهای فیلم که به شکل رسمی»
«و یا اصطلاحاً کتابی توسط بازیگران گفته میشوند در ترجمه فیلم»
«نیز لحاظ شده و دیالوگها آنطور که گفته می شوند، ترجمه شدهاند»
2
00:00:20,700 --> 00:00:27,300
جهت درکِ بهترِ تمایز، بین زبان های مختلفی که در فیلم
صحبت می شوند، ترجمه با رنگ های زیر انجام شده است
زبان اِلفها, زبان کوئنیا, زبان کوتولهها , زبان سیاه موردور
2
00:00:27,700 --> 00:00:30,900
«توضیحات ارائه شده در ترجمه، از کتاب ارباب حلقهها»
«نوشتهی " جرج آر.آر تالکین " برگرفته شده است»
3
00:00:31,390 --> 00:00:34,200
:(به زبان اِلفي (گالادريل
" دنيا دگرگون شده است "
4
00:00:34,600 --> 00:00:36,100
دنيا دگرگون شده است
5
00:00:36,200 --> 00:00:37,800
:به زبان الفي
" در آب احساسَش ميکنم "
6
00:00:37,811 --> 00:00:39,600
در آب احساسَش ميکنم
7
00:00:39,640 --> 00:00:41,080
:به زبان الفي
" در زمين احساسَش ميکنم "
8
00:00:41,608 --> 00:00:43,400
در زمين احساسَش ميکنم
9
00:00:43,520 --> 00:00:45,560
:به زبان الفي
" در هوا اِستشمامَش ميکنم "
10
00:00:46,112 --> 00:00:49,111
در هوا اِستشمامَش ميکنم
11
00:00:49,489 --> 00:00:51,397
بيشتر چيزهايي که زماني وجود داشته اند
12
00:00:51,615 --> 00:00:53,157
از بين رفتهاند
13
00:00:53,866 --> 00:00:56,905
زيرا هيچکس از زندگان نيست که آنها را به ياد آورد
14
00:00:57,743 --> 00:01:04,800
" اربـــــاب حـــــلقـــــه هـــــا "
«کارگردان: پیتر جکسون»
15
00:01:09,801 --> 00:01:14,179
همه چيز با ساختن حلقههاي بزرگ(جادويي) آغاز شد
16
00:01:14,391 --> 00:01:16,364
:سه حلقه* به اِلفها داده شد
«شامل ناريا يا حلقه آتش، ننيا يا حلقه آب و ويليا يا حلقه هوا»
«و قويترين در ميان حلقههاي قدرت بودند»
17
00:01:16,476 --> 00:01:20,959
که فنا ناپذيرترين، خردمندترين
و زيبارو ترين موجودات بودند
18
00:01:21,312 --> 00:01:23,987
هفت حلقه* به حکمرانان کوتوله تعلق گرفت
«از آن ها براي زياد کردن گنج هايشان استفاده مي کردند»
«اما حلقه ها در واقع باعث تحريک حس طمع مي شدند»
19
00:01:24,147 --> 00:01:28,961
که معدن چياني بزرگ و سازندگان
تالارهاي درون کوهستان بودند
20
00:01:29,029 --> 00:01:30,273
... و نُه
21
00:01:30,488 --> 00:01:33,689
نُه حلقه* به انسانها هدیه داده شد
«اين حلقه ها باعث نامرئي شدن و»
«افزايش طول عمر صاحب خود مي شدند»
22
00:01:33,700 --> 00:01:37,531
که بيش از همه تشنهي قدرت بودند
23
00:01:38,662 --> 00:01:44,869
در هريک از این حلقهها، قدرت و ارادهي لازم
براي حکومت بر هر نژادي وجود داشت
«تصوير: نقشهي سرزمين ميانه»
24
00:01:45,378 --> 00:01:48,546
اما همهي آنها فــريــب خورده بودند
25
00:01:48,799 --> 00:01:50,975
چرا که حلقهي ديگري نيز ساخته شده بود
25
00:01:52,040 --> 00:01:53,490
*"در سرزمينِ "موردور
«سرزمينِ سائورون که در جنوبيترين نقطهي»
«سرزمين ميانه و در شرق گاندور واقع شده»
25
00:01:53,500 --> 00:01:55,640
*" در ميان شعله هاي آتشِ " کوه نابودي
«کوهي در شمال غرب سرزمين سياه موردور»
27
00:01:55,720 --> 00:02:00,182
فرمانرواي تاريکي، سائورون
مخفيانه حلقهاي بيهمتا ساخت
28
00:02:00,393 --> 00:02:02,532
تا به وسيلهي آن، حلقههاي ديگر را تحت اختیار بگیرد
29
00:02:02,645 --> 00:02:06,595
و در آن حلقه همهی قساوت، کينه
30
00:02:06,816 --> 00:02:11,026
و اشتیاقش براي تسلط بر تماميِ موجودات را ريخت
31
00:02:11,987 --> 00:02:15,854
*" حلقهای براي فرمان دادن به همهي آنها "
«منظور، همهي حلقههاي ديگر است»
32
00:02:16,510 --> 00:02:18,070
يکي پس از ديگري
33
00:02:18,578 --> 00:02:23,239
شهرهاي آزادِ سرزمينِ ميانه
بر اثرِ قدرتِ حلقه سقوط کردند
34
00:02:23,457 --> 00:02:26,491
اما عده اي نيز بودند که مقاومت کردند
35
00:02:26,958 --> 00:02:31,621
آخرين سپاه متحد انسان ها و اِلفها براي مقابله با
ارتش موردور لشکر کشي کردند
36
00:02:31,840 --> 00:02:36,466
و در دامنههاي کوه نابودي براي آزادي
سرزمين ميانه جنگيدند
37
00:02:49,170 --> 00:02:51,570
:به زبان الفي
آماده باشيد
38
00:02:51,668 --> 00:02:55,268
:به زبان الفي
تيرها رو رها کنيد
39
00:03:06,790 --> 00:03:09,413
پيروزي نزديک بود
40
00:03:14,173 --> 00:03:15,917
... اما قدرتِ حلقه
41
00:03:16,760 --> 00:03:18,170
نابود شدني نبود
42
00:03:42,785 --> 00:03:44,693
و در هنگامي که
43
00:03:44,911 --> 00:03:47,283
همهي اميد ها بر باد رفته بود
44
00:03:47,497 --> 00:03:51,626
ايسيلدور* ، پسر پادشاه شمشير پدرش را برداشت
«بزرگترين پسر النديل آخرين پادشاهي که»
«هم بر آرنور و هم گاندور فرمانروايي کرد»
45
00:04:22,699 --> 00:04:29,201
سائورون، دشمن مردم آزادِ
سرزمين ميانه شکست خورده بود
46
00:04:36,086 --> 00:04:38,245
... حلقه به ايسيلدور رسيد
47
00:04:38,465 --> 00:04:42,675
کسي که تنها يک فرصت داشت تا اهريمن
را براي هميشه نابود کند
48
00:04:43,387 --> 00:04:45,509
... اما قلب انسانها
49
00:04:45,722 --> 00:04:48,212
به راحتي فاسد ميشود
50
00:04:48,474 --> 00:04:53,100
و حلقهي قدرت از خود اراده دارد
48
00:04:53,840 --> 00:04:59,840
«:توضيح مترجم»
«پس از شکست دادن سائورون، ايسيلدور پادشاهي گاندور را»
«به پسر برادرش سپرد و راهي شمال شد»
48
00:05:00,040 --> 00:05:08,240
«:توضيح مترجم»
«ولي در گلدنفيلدز مورد حمله غافلگيرانه اُرکها قرار گرفت»
«و به علّت خيانت حلقه، به دست اُرکها کشته شد»
51
00:05:18,296 --> 00:05:20,916
... حلقه به ايسيلدور خيانت کرد
52
00:05:22,759 --> 00:05:25,165
و باعث مرگش شد
53
00:05:29,349 --> 00:05:33,216
... و چيزهايي که نبايد فراموش ميشدند
54
00:05:33,436 --> 00:05:35,759
از ياد رفتند
55
00:05:36,603 --> 00:05:38,810
... تاريخ به افسانه پيوست
56
00:05:39,023 --> 00:05:41,015
و افسانه تبديل به اسطوره شد
57
00:05:41,233 --> 00:05:44,069
و به مدت2500 سال
58
00:05:44,279 --> 00:05:47,980
هيچ خبري از حلقه به گوش نرسيد
59
00:05:48,617 --> 00:05:51,451
تا زماني که بَخت از راه رسيد
60
00:05:52,119 --> 00:05:55,239
و حلقه حاملِ جديدي را به دام انداخت
61
00:05:56,582 --> 00:06:01,142
" عــزيــز من "
62
00:06:01,673 --> 00:06:04,163
حلقه به موجودي به نام "گالوم"* رسيد
«لقبي که دوستانش به او داده بودند. به معني شخص بد ذات»
63
00:06:04,383 --> 00:06:08,295
که آن را به اعماق دالان هاي "کوههاي مه آلود"* بُرد
«رشته کوه اصلي و مهمي در سرزمين ميانه»
«و يکي از نشانههاي جغرافيايي اين سرزمين»
64
00:06:08,593 --> 00:06:11,464
و در آنجا، حلقه او را به تباهي کشانيد
65
00:06:11,680 --> 00:06:13,721
اومده پيشِ من
66
00:06:13,934 --> 00:06:18,347
مال منه ، عشق منه
مال خودمه
67
00:06:18,700 --> 00:06:22,900
عــزززيــز منه
69
00:06:26,904 --> 00:06:30,321
حلقه به گالوم عمري طولاني و غيرطبيعي بخشيد
70
00:06:30,533 --> 00:06:34,366
و براي 500 سال ذهن او را مسموم کرد
71
00:06:34,580 --> 00:06:39,155
و در غارِ تنگ و تاريکِ گالوم، به انتظار نشست
72
00:06:39,373 --> 00:06:42,623
تاريکي مجددا به درون جنگلهاي دنيا خزيد
73
00:06:42,877 --> 00:06:45,714
شايعات دربارهي وجود سايه اي در شرق، بالا گرفت
74
00:06:45,924 --> 00:06:48,711
نجواهايي از يک ترسِ گمنام
75
00:06:48,927 --> 00:06:52,212
و حلقهي قدرت پي برد
76
00:06:52,430 --> 00:06:55,216
که زمانِ (خودنمايي) فرا رسيده
77
00:06:57,643 --> 00:07:00,312
حلقه گالوم را رها کرد
78
00:07:00,980 --> 00:07:05,477
اما اتفاقي افتاد که حلقه قصد آن را نداشت
79
00:07:06,319 --> 00:07:10,895
حلقه به دست موجودي افتاد که تصور آن ممکن نبود
80
00:07:11,113 --> 00:07:12,144
اين ديگه چيه ؟
81
00:07:12,365 --> 00:07:13,775
يک هابيت
82
00:07:13,991 --> 00:07:16,742
بيلبو بگينز، اهل شاير
83
00:07:16,953 --> 00:07:18,696
يک حلقه
84
00:07:18,913 --> 00:07:19,913
! گم شده
85
00:07:23,543 --> 00:07:26,994
! عزيزم گم شده
86
00:07:27,213 --> 00:07:29,503
...به زودي زماني فرا خواهد رسيد
87
00:07:29,758 --> 00:07:34,920
که سرنوشت همهي ما در دست هابيت ها خواهد بود
88
00:07:39,685 --> 00:07:46,039
بيست و دومين روزِ از ماه سپتامبر سال 1400
90
00:07:46,356 --> 00:07:48,599
طبق گاهشمارِ شاير
91
00:07:48,819 --> 00:07:54,572
،بگ اند، بگشات رُو، هابيتون
وست فاردينگ
92
00:07:54,782 --> 00:07:56,774
" شاير "
93
00:07:56,992 --> 00:07:59,828
" سرزمينِ ميانه "
91
00:08:00,040 --> 00:08:04,340
«! توجه: حتماً تنظیمات زیر را اِعمال بفرمایید»
KMPlayerبهترین حالت نمایش زیرنویس این فیلم در نرم افزار
Font: B nazanin
Size: 55
94
00:08:04,458 --> 00:08:07,794
سومين دوره از اين دنيا
92
00:08:10,340 --> 00:08:13,340
" يـــاران حـــلـــقـــه "
93
00:08:13,625 --> 00:08:19,193
:ترجمه و تنظیم
یاسـیــن بــرون
yasinboroon@yahoo.com
95
00:08:19,347 --> 00:08:23,346
" آنجا و بازگشت دوباره "
«شرح ماجراهای بیلبو در همراهی با کوتولهها برای»
«پیدا کردن جواهر پادشاهی و شکست دادن اژدها»
96
00:08:23,895 --> 00:08:25,686
داستانِ يک هابيت
97
00:08:25,897 --> 00:08:29,810
نوشتهي بيلبو بگينز
98
00:08:34,654 --> 00:08:36,399
... حالا
99
00:08:37,116 --> 00:08:39,110
از کجا شروع کنم ؟
100
00:08:40,412 --> 00:08:41,443
آهان بله
101
00:08:45,914 --> 00:08:47,788
در موردِ
102
00:08:48,917 --> 00:08:50,496
هابيت ها
103
00:08:51,629 --> 00:08:55,130
... هابيتها در چهار بخشِ شاير به مدت
104
00:08:55,342 --> 00:08:57,300
صدها سال زندگي و کشاورزي ميکنند
105
00:08:57,511 --> 00:09:00,464
و از ناديده گرفتن و ناديده گرفته شدن
106
00:09:00,680 --> 00:09:03,848
توسط دنياي نژادهاي بزرگ جثه خرسند هستن
107
00:09:04,226 --> 00:09:09,814
از اينها گذشته، سرزمين ميانه پُر از
مخلوقات عجيب و بيشمار است
108
00:09:10,024 --> 00:09:13,191
و بايد هم که هابيت ها ناديده گرفته شوند
109
00:09:13,402 --> 00:09:17,397
چرا نه جنگجويان بزرگي هستند
110
00:09:17,612 --> 00:09:21,775
و نه در بين خردمندان جايي دارند
111
00:09:26,163 --> 00:09:29,165
فرودو ! يکي پشت درِ
112
00:09:30,376 --> 00:09:32,914
در واقع، بعضيها گفته اند
113
00:09:33,129 --> 00:09:37,542
که تنها علاقهي واقعي هابيتها به غذا است
114
00:09:37,925 --> 00:09:40,085
... اما اين نظر غير منصفانه است
115
00:09:40,304 --> 00:09:43,969
چون ما علاقهي شديدي به درست کردن و خوردن آبجو
116
00:09:44,391 --> 00:09:47,142
!و پيپ کشيدن داريم
117
00:09:47,601 --> 00:09:50,436
اما چيزي که از ته قلب به آن علاقه داريم
118
00:09:50,645 --> 00:09:52,720
صلح و آرامش
119
00:09:53,439 --> 00:09:55,599
و زمينهاي زراعيِ خوب است
120
00:09:55,818 --> 00:10:00,978
چون تمام هابيتها به چيزهاي روييدني عشق ميورزند
121
00:10:04,158 --> 00:10:08,488
و بله، بدون شک راه و رسم زندگي ما
براي ديگران عجيب است
122
00:10:08,705 --> 00:10:13,951
ولي امروز برايم ثابت شد که
123
00:10:14,547 --> 00:10:20,498
جشن گرفتنِ يک زندگي ساده چيز بدي نيست
128
00:10:19,504 --> 00:10:20,690
«:نوشته روي پرچم»
«تولدت مبارک»
«بيلبو بگينز»
124
00:10:24,636 --> 00:10:27,841
! فرودو، دَر
125
00:10:31,687 --> 00:10:33,560
لعنتي...اين پسر کجاست؟
126
00:10:33,772 --> 00:10:35,479
! فرودو
132
00:11:08,013 --> 00:11:11,762
دير رسيدي
133
00:11:15,063 --> 00:11:18,848
يک جادوگر هيچوقت دير نميرسه، فرودو بگينز
134
00:11:19,651 --> 00:11:24,275
زود هم نميرسه
دقيقا هروقت که ميل داشته باشه ميرسه
135
00:11:35,624 --> 00:11:38,708
! واقعا از ديدنت خوشحالم، گاندالف
136
00:11:42,590 --> 00:11:46,291
فکر کردي تولدِ عموت بيلبو رو از دست ميدم ؟
137
00:11:48,014 --> 00:11:50,136
حال اون پيرمرد حقه باز چطوره؟
138
00:11:50,682 --> 00:11:54,179
شنيدم که قراره يه جشن ويژه و باشکوه برگزار بشه
139
00:11:54,392 --> 00:11:56,799
خودت که بيلبو رو ميشناسي
تو منطقه غوغا بپا کرده
140
00:11:57,019 --> 00:11:58,928
خب از اين کار لذت ميبره
141
00:11:59,146 --> 00:12:01,020
نصف شاير دعوت شدن
142
00:12:01,273 --> 00:12:03,896
اما اون نصف ديگه هم به هر حال ميان
143
00:12:07,072 --> 00:12:10,357
و همچنان زندگي در شاير ادامه دارد
144
00:12:10,574 --> 00:12:13,576
تا حد زيادي مثل سال هاي گذشته بود
145
00:12:13,787 --> 00:12:19,292
پر از فراز و نشيب هاي خاص خودش و با تغييراتي کُند
146
00:12:19,392 --> 00:12:22,293
البته اگر تغييري به وجود بيايد
147
00:12:22,672 --> 00:12:26,086
زيرا چيزهايي در شاير به وجود آمدند که تغيير نمي کنند
148
00:12:26,298 --> 00:12:29,797
و فقط از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شوند
149
00:12:30,218 --> 00:12:35,177
هميشه يک بگينز بوده که اينجا
... در زير تپه زندگي کند
150
00:12:35,392 --> 00:12:36,720
در بگ اند
151
00:12:39,479 --> 00:12:42,265
و هميشه هم خواهد بود
152
00:12:42,981 --> 00:12:46,398
راستش رو بخواي
بيلبو اين اواخر يکم غير عادي بوده
153
00:12:47,653 --> 00:12:49,860
منظورم اينه که بيشتر از هميشه
154
00:12:50,908 --> 00:12:52,782
خودش رو توي اتاق مطالعهاش حبس کرده
155
00:12:54,369 --> 00:12:58,530
وقتي فکر ميکنه بهش نگاه نميکنم
ساعتها وقتش رو صرف مطالعهي نقشههاي قديمي ميکنه
156
00:13:11,260 --> 00:13:12,920
کجا رفته ؟
157
00:13:39,579 --> 00:13:41,821
خيالاتي تو سرشه
158
00:13:49,965 --> 00:13:52,455
باشه، رازهاي بينتون رو نگه دار -
چي ؟ -
159
00:13:52,676 --> 00:13:54,386
چون ميدونم که قراره يه کارايي انجام بدين
160
00:13:54,638 --> 00:13:55,669
لطف داري
161
00:13:56,139 --> 00:13:58,890
قبل از اين که جنابعالي پيدات بشه
همه ديد خوبي نسبت به بگينزها داشتن
162
00:13:59,099 --> 00:14:00,012
واقعاً ؟
163
00:14:00,308 --> 00:14:02,514
نه اهل ماجراجويي بوديم و نه کار غير منتظره اي مي کرديم
164
00:14:03,102 --> 00:14:08,975
اگه منظورت جريان اون اژدهاست*، من نقش کمرنگي توش داشتم
«اشاره به داستان کتاب هابيت که گاندالف، بيلبو را براي پيدا کردن»
«جواهرِ پادشاهيِ کوتولهها که درمحل زندگي اژدها بود انتخاب کرد»
165
00:14:09,192 --> 00:14:12,726
تمام کاري که کردم اين بود که يه هُل کوچولو
به عموت دادم که از دَر بره بيرون
166
00:14:12,945 --> 00:14:17,073
هر کاري که کردي، باعث شده که برچسب
برهمزنندهي آرامش رو بهت بزنن
167
00:14:17,449 --> 00:14:19,323
اوه، جدي ؟
168
00:14:25,041 --> 00:14:26,951
! گاندالف ! گاندالف ! گاندالف
169
00:14:33,131 --> 00:14:34,330
! آتيشبازي، گاندالف
170
00:14:37,426 --> 00:14:40,048
! گاندالف -
! آتيشبازي، گاندالف ! آتيشبازي -
171
00:14:58,909 --> 00:14:59,940
گاندالف ؟
172
00:15:00,535 --> 00:15:04,612
خوشحالم که برگشتي -
منم همينطور، پسر عزيز -
173
00:15:09,040 --> 00:15:10,868
منم همينطور
174
00:15:36,900 --> 00:15:39,800
«ورود ممنوع»
«جز براي امور مهماني»
175
00:15:42,699 --> 00:15:44,111
! نه، ممنون
176
00:15:44,328 --> 00:15:48,277
ما بيش از اين ملاقاتکننده، کسي که دعاي خير داره
! و فاميل دور نميخوايم
177
00:15:48,498 --> 00:15:51,997
یه دوست خيلي قديمي چطور ؟
178
00:15:55,171 --> 00:15:56,879
گاندالف ؟
179
00:15:57,506 --> 00:16:01,008
بيلبو بگينز -
! گندالف عزيز من -
180
00:16:01,221 --> 00:16:06,344
از ديدنت خوشحالم
صد و يازده سال گذشت، کي باورش ميشه ؟
181
00:16:08,100 --> 00:16:10,092
يک روز هم پير نشدي
182
00:16:16,776 --> 00:16:18,732
! زودباش، بفرما داخل
183
00:16:18,944 --> 00:16:21,316
خوش آمدي، خوش آمدي
184
00:16:22,489 --> 00:16:23,209
بفرما
185
00:16:26,735 --> 00:16:29,195
چاي ؟
يا شايدم يه چيز قويتر ؟
186
00:16:29,328 --> 00:16:33,115
چندتا بطري " وينيارد " قديمي برام مونده
مال سال 1296
187
00:16:33,335 --> 00:16:37,379
سال خيلي خوبي بود
اين نوشيدني تقريباً هم سن خودمه
188
00:16:38,547 --> 00:16:43,006
پدرم انبارشون کرده بود
نظرت چيه يکي باز کنيم، ها ؟
189
00:16:43,217 --> 00:16:45,886
فقط چاي، ممنون
190
00:16:52,311 --> 00:16:53,935
هفته پيش منتظر اومدنت بودم
191
00:16:54,145 --> 00:16:57,430
مهم نيست، تو هروقت دلت بخواد مياي و ميري
هميشه اينطور بوده و هميشه هم اينطور خواهد بود
192
00:16:57,648 --> 00:17:02,856
آمادگي اومدنت رو نداشتم
فقط جوجه سرد و کمي ترشي داريم
193
00:17:03,072 --> 00:17:06,441
اينجا مقداري پنير هم هست
آه، نه، کافي نيست
194
00:17:06,659 --> 00:17:10,572
مرباي تمشک و ييکم کيک سيب هم داريم
195
00:17:11,245 --> 00:17:15,241
اما متأسفانه براي دِسر زياد نيست
اه، نه، عيبي نداره
196
00:17:15,456 --> 00:17:18,292
همين الان کمي کيک اسفنجي پيدا کردم
197
00:17:19,093 --> 00:17:20,999
«"کوه تنها"»
«يکي از مهمترين قلمروهاي کوتولهها»
«در کتاب هابيت بيلبو به همراه کوتوله ها وارد آن شد و با زيرکي»
«جواهر پادشاه را از اژدهايي که آنجا را تصرف کرده بود، ربود»
198
00:17:21,173 --> 00:17:22,501
اگه بخواي ميتونم چندتا تخممرغ
... برات درست
199
00:17:26,295 --> 00:17:27,713
فقط چاي، ممنون
199
00:17:27,854 --> 00:17:29,054
باشه
200
00:17:30,098 --> 00:17:32,422
اشکالي که نداره بخورم، نه ؟ -
نه، اصلاً -
201
00:17:33,517 --> 00:17:35,393
! بيلبو ! بيلبو بگينز
202
00:17:35,604 --> 00:17:37,182
! من خونه نيستم
203
00:17:43,193 --> 00:17:45,766
بگينزهاي ساکويل هستن
204
00:17:45,986 --> 00:17:48,062
! ميدونم اونجايي -
! دنبال تصاحب اين خونه هستن -
205
00:17:48,739 --> 00:17:51,232
هيچوقت منو به خاطر عمر طولانيم نميبخشن
206
00:17:51,452 --> 00:17:54,203
بايد از دست اين فاميلهاي لعنتيم فرار کنم
تمام روز زنگ خونهام رو مي زنن
207
00:17:54,412 --> 00:17:56,370
يه لحظه هم از دستـشون آسايش ندارم
208
00:17:57,082 --> 00:18:00,582
،ميخوام دوباره کوهها رو ببينم
! کوهها رو، گاندالف
209
00:18:00,794 --> 00:18:05,337
و بعد يک جاي آروم پيدا کنم که بتونم
! کتابم رو تمام کنم . اوه، چاي
210
00:18:05,548 --> 00:18:09,465
پس قصد داري طبق نقشهات پيش بري ؟ -
بله، بله همه چيز برنامه ريزي شدهـست -
211
00:18:09,680 --> 00:18:11,921
ترتيب همهي کارها داده شده
212
00:18:14,058 --> 00:18:15,515
اوه، متشکرم
213
00:18:16,225 --> 00:18:18,347
فرودو به چيزي مشکوک شده
214
00:18:18,560 --> 00:18:21,016
معلومه که شده
... اون يه بگينزه
215
00:18:21,229 --> 00:18:23,853
نه يه " بريسگيردل " کلهپوک اهل هاردبتل
216
00:18:24,359 --> 00:18:27,194
بهش ميگي، مگه نه ؟
217
00:18:28,071 --> 00:18:30,111
بله، بله -
اون خيلي بهت علاقه داره -
218
00:18:32,324 --> 00:18:33,867
ميدونم
219
00:18:36,161 --> 00:18:39,580
اگه ازش بخوام احتمالاً همراهم مياد
220
00:18:40,209 --> 00:18:43,625
ولي فکر ميکنم فرودو ته دلش
هنوز هم عاشق شايره
221
00:18:45,172 --> 00:18:47,496
عاشق بيشههاش، مزارعش
222
00:18:47,715 --> 00:18:50,039
رودخونههاي کوچيکش
223
00:18:54,515 --> 00:18:57,218
من پير شدم، گاندالف
224
00:18:58,560 --> 00:19:03,849
ميدونم که چهرهام نشون نميده
اما کمکم دارم ته دلم احساسش ميکنم
225
00:19:06,025 --> 00:19:08,515
حس مي کنم نحيف شدم
226
00:19:08,735 --> 00:19:10,445
انگار که منو کشيده باشن
227
00:19:11,741 --> 00:19:15,025
! مثل کرهاي که روي يه نان خيلي بزرگ میکِشن
228
00:19:15,243 --> 00:19:19,737
به تعطيلات احتياج دارم
يه تعطيلات خيلي طولاني
229
00:19:19,954 --> 00:19:23,157
و انتظار برگشتن هم ندارم
230
00:19:25,378 --> 00:19:28,581
راستش رو بخواي قصدش رو ندارم
231
00:19:31,258 --> 00:19:35,338
توبيِ کهن
بهترينترين تنباکوي فاردينگ جنوبي
232
00:19:52,694 --> 00:19:55,231
گاندالف، دوست قديمي من
233
00:19:55,447 --> 00:19:58,284
امشب، شب به يادماندنياي خواهد بود
234
00:20:21,099 --> 00:20:22,177
سلام، سلام
255
00:20:22,471 --> 00:20:26,615
! فتي بولجر از ديدنت خوشحالم
! خوش آمديد، خوش آمديد
236
00:20:27,520 --> 00:20:30,060
زودباش سم، از رُزي بخواه باهات برقصه
257
00:20:32,648 --> 00:20:34,224
فکر کنم بايد يه آبجوي ديگه بخورم
258
00:20:34,705 --> 00:20:35,925
اوه، نه، نميخوري
238
00:20:37,281 --> 00:20:39,072
! برو جلو
239
00:20:49,211 --> 00:20:51,037
من اونجا بودم
240
00:20:51,254 --> 00:20:55,297
تو چنگ سه تا " ترولِ هيولايي "* گير افتاده بودم
«اشاره به کتاب هابيت و داستان رويارويي بيلبو و کوتوله ها»
«با سه هيولا که قصد خوردن آنها را داشتند»
241
00:20:55,507 --> 00:20:57,498
داشتن با هم جَر و بحث ميکردن
242
00:20:57,716 --> 00:21:00,089
که چطور ما رو بپزن
243
00:21:00,304 --> 00:21:05,346
ما رو به سيخ بکشن؟
يا بشينن روي ما و مثل ژله لِهـمون کنن؟
244
00:21:06,352 --> 00:21:09,886
اونقدر سر " چرا و چه طور" بحث کردن
245
00:21:10,105 --> 00:21:13,687
که اولين نور خورشيد از نوک درختها بيرون اومد
246
00:21:14,692 --> 00:21:17,185
و همهي اونها رو به سنگ تبديل کرد
247
00:21:22,451 --> 00:21:23,862
سريعتر
248
00:21:28,037 --> 00:21:30,077
رفتن بالا
249
00:21:32,962 --> 00:21:34,160
نه، اون بزرگه رو بيار
250
00:21:43,346 --> 00:21:46,180
! خانم بريسگيردل، از ديدنتـتون خوشحالم
خوش آمديد، خوش آمديد
251
00:21:46,390 --> 00:21:48,266
همهي اينها بچههاي شما هستن ؟ -
بله -
252
00:21:48,478 --> 00:21:51,478
! چه خوب
! خيلي پُربار هستيد
253
00:21:53,482 --> 00:21:54,811
بيلبو ؟
254
00:21:56,525 --> 00:21:58,232
! بگينزهاي ساکويل
255
00:21:58,443 --> 00:21:59,522
! زودباش
! مخفی شو
256
00:22:09,371 --> 00:22:11,613
ممنون، پسرم
257
00:22:13,126 --> 00:22:15,451
تو بچهي خوبي هستي، فرودو
258
00:22:16,670 --> 00:22:19,542
من خيلي خودخواهم، ميدوني
259
00:22:19,967 --> 00:22:23,466
بله، خيلي خودخواهم
260
00:22:23,804 --> 00:22:25,962
نميدونم چرا بعد از فوت پدر و مادرت
تو رو به خونهام آوردم
261
00:22:25,997 --> 00:22:27,680
اما اين کارم بدون خيرخواهي نبوده
262
00:22:28,223 --> 00:22:29,633
فکر ميکنم به اين خاطر بوده که
263
00:22:29,849 --> 00:22:32,173
از بين تمام بستگان بيشمارم
264
00:22:32,476 --> 00:22:35,978
تو تنها بگينزي بودي که روحيهي واقعيش رو نشون داد
265
00:22:36,274 --> 00:22:38,064
بيلبو توي مِيخونهی گافر بودي؟
266
00:22:38,317 --> 00:22:39,067
نه
267
00:22:40,277 --> 00:22:42,851
خب آره رفته بودم
ولي نکته اين نيست
268
00:22:43,072 --> 00:22:46,357
....نکته اينه که فرودو
269
00:22:49,410 --> 00:22:51,452
تو چيزيت نميشه
270
00:22:54,835 --> 00:22:56,873
! تمام شد -
قرار بود تو اين رو فرو کني تو زمين -
271
00:22:57,086 --> 00:22:58,545
توي زمينه -
! بيرونه -
272
00:22:58,755 --> 00:23:00,295
اين ايدهي تو بود
273
00:23:16,145 --> 00:23:17,687
بيلبو
274
00:23:18,815 --> 00:23:21,602
بيلبو ! مراقب اژدها باش
275
00:23:21,818 --> 00:23:25,188
حرف بيخود نزن
هزار ساله که اژدهايي توي اين منطقه نبوده
276
00:23:38,668 --> 00:23:42,286
خوب بود -
بيا بريم يکي ديگه بياريم -
277
00:23:43,590 --> 00:23:48,085
مريادوک برنديباک، و پرهگرين توک
278
00:23:48,302 --> 00:23:50,176
بايد ميدونستم
279
00:23:56,062 --> 00:23:58,137
سخنراني کن، بيلبو
280
00:23:59,022 --> 00:24:00,302
سخنراني کن
281
00:24:00,524 --> 00:24:01,555
سخنراني کن
282
00:24:06,818 --> 00:24:09,061
... بگينزها و بوفينهاي عزيزم
283
00:24:09,864 --> 00:24:12,023
توکها و برندي باک ها
284
00:24:12,242 --> 00:24:14,732
گراب ها
چاب ها
285
00:24:14,952 --> 00:24:15,984
هورنبلوئر ها
286
00:24:17,164 --> 00:24:18,824
ولجر ها
287
00:24:19,208 --> 00:24:20,750
بريسگيردل ها
288
00:24:20,959 --> 00:24:23,580
و پرودفوتس -
*پرودفيت -
«feet به معني پا که جمع آن مي شود :foot»
«foots اما بيلبو احتمالاً به علت مستي اشتباهاً گفت»
289
00:24:25,756 --> 00:24:28,924
امروز صد و يازدهمين سالگرد تولد منه
290
00:24:30,720 --> 00:24:32,263
تولدت مبارک
291
00:24:32,472 --> 00:24:36,716
اما افسوس که صد و يازده سال چقدر زمان کوتاهيـه
292
00:24:36,932 --> 00:24:39,849
براي زندگي کردن در ميان
چنين هابيتهاي خوب و قابل ستايشي
293
00:24:40,770 --> 00:24:43,522
من نصف شما رو به اندازهی نصف چيزي که
دوستتون دارم مي شناسم
294
00:24:43,732 --> 00:24:48,311
و کمتر از نصف شما رو به اندازهی نصف
چيزي که شايسته اش هستيد دوست دارم
320
00:24:51,865 --> 00:24:53,491
من ... آه
295
00:24:58,288 --> 00:25:00,662
من کارهايي دارم که بايد انجام بدم
296
00:25:07,046 --> 00:25:09,168
خيلي وقته که به تاخیرشون انداختم
297
00:25:13,010 --> 00:25:16,960
متأسفانه بايد اعلام کنم که اين ديگه آخرشه
298
00:25:18,140 --> 00:25:19,304
من دارم ميرم
299
00:25:20,435 --> 00:25:23,304
با همهي شما از صميم قلب وداع مي کنم
300
00:25:25,689 --> 00:25:26,887
بدرود
301
00:26:00,140 --> 00:26:03,261
گمونم فکر ميکني که خيلي کار زيرکانهاي کردي
302
00:26:03,478 --> 00:26:06,812
بيخيال، گاندالف
صورتهاشون رو ديدي ؟
303
00:26:07,023 --> 00:26:09,442
حلقههاي جادويي زيادي توي دنيا هست، بيلبو بگينز
304
00:26:09,543 --> 00:26:12,062
! و نبايد از هيچکدومـشون بدون ملاحظه استفاده کرد
305
00:26:12,275 --> 00:26:14,434
فقط مي خواستم يکم شوخي کنم
306
00:26:14,653 --> 00:26:18,355
اوه، احتمالاً حق با توئه، طبق معمول
307
00:26:19,742 --> 00:26:21,910
حواست که به فرودو هست، مگه نه ؟
308
00:26:22,011 --> 00:26:23,278
با دو تا چشمام
309
00:26:23,496 --> 00:26:26,166
تا جايي که در توانم باشه
310
00:26:26,374 --> 00:26:29,541
همه چيز رو براي اون ميذارم -
حلقهات رو چطور ؟ -
311
00:26:29,752 --> 00:26:33,088
اون رو هم ميذاري ؟ -
بله، بله -
312
00:26:33,716 --> 00:26:37,583
داخل يه پاکت روي بخاريـه
313
00:26:38,679 --> 00:26:41,631
نه
... صبر کن، اينـ
314
00:26:44,140 --> 00:26:46,845
اين جاست توي جيبم
315
00:26:51,315 --> 00:26:54,685
خب اين... عجيب نيست ؟
316
00:26:56,362 --> 00:26:59,861
ولي آخرش چرا که نه ؟
317
00:27:01,408 --> 00:27:06,285
چرا نبايد نگهش دارم ؟ -
به نظرم بايد حلقه رو اينجا بذاري، بيلبو -
318
00:27:06,707 --> 00:27:08,865
يعني اينقدر سخته ؟
319
00:27:09,084 --> 00:27:10,413
خب نه
320
00:27:12,795 --> 00:27:13,545
...و بله
321
00:27:16,297 --> 00:27:19,382
،حالا که فکرش رو ميکنم
دلم نمياد از خودم جداش کنم
322
00:27:19,592 --> 00:27:21,337
! مال منه . خودم پيداش کردم
اومده پيش من
323
00:27:21,554 --> 00:27:25,766
نيازي نيست عصباني بشي -
! اگه عصباني هستم، تقصير توئه -
324
00:27:26,225 --> 00:27:28,016
مال منه
325
00:27:29,269 --> 00:27:30,109
مال خودمه
326
00:27:32,105 --> 00:27:36,055
عزيز منه -
عزيز ؟ -
327
00:27:36,277 --> 00:27:39,148
قبلا هم به همين اسم صداش ميزدن
البته نه به وسيلهی تو
328
00:27:39,405 --> 00:27:41,943
به تو چه ربطي داره که ميخوام
با وسايل خودم چه کار کنم ؟
329
00:27:42,158 --> 00:27:44,907
فکر کنم حلقه به اندازه کافي پيشت بوده
330
00:27:45,117 --> 00:27:47,951
! تو حلقه رو براي خودت ميخواي -
! بيلبو بگينز -
331
00:27:48,161 --> 00:27:52,411
من رو با يه جادوگر که فقط تردستي هاي کم ارزش بلده
اشتباه نگير
332
00:27:52,671 --> 00:27:56,040
من نميخوام ازت دزدي کنم
333
00:28:01,301 --> 00:28:03,009
ميخوام بهت کمک کنم
334
00:28:11,478 --> 00:28:14,812
در تمام سالهاي طولانيِ عمرت با هم دوست بوديم
335
00:28:15,232 --> 00:28:17,353
مثل گذشتهها بهم اعتماد کن
336
00:28:19,233 --> 00:28:21,060
رهاش کن
337
00:28:22,154 --> 00:28:24,610
حق با توئه، گاندولف
338
00:28:26,700 --> 00:28:29,406
حلقه بايد به فرودو برسه
339
00:28:30,746 --> 00:28:33,700
دير شده، راه هم درازه
340
00:28:33,916 --> 00:28:36,408
بله، وقتشه
341
00:28:39,129 --> 00:28:44,208
بيلبو، حلقه هنوز تو جيبتـه
342
00:28:46,600 --> 00:28:49,600
اوه... بله
حتما
343
00:29:18,920 --> 00:29:21,954
يه فکري براي پايان کتابم به ذهنم رسيد
344
00:29:23,589 --> 00:29:28,585
...و او از آن به بعد با خوبي و خوشي "
" تا آخر عمرش زندگي کرد
345
00:29:28,804 --> 00:29:32,220
مطمئنم که همينطور ميشه، دوست عزيز من
346
00:29:33,267 --> 00:29:34,725
بدرود گاندالف
347
00:29:37,227 --> 00:29:40,099
بدرود بيلبوي عزيز
348
00:29:47,907 --> 00:29:52,151
*جاده تا ابد و بدون انتها پيش مي رود
«شعري که توسط " تالکين" نويسنده کتاب ارباب حلقهها»
«سروده شده و در متن کتاب موجود مي باشد»
349
00:29:54,701 --> 00:29:57,111
تا ديدار بعد
350
00:30:24,440 --> 00:30:28,058
مال منه، مال خودمه
351
00:30:28,277 --> 00:30:31,730
عزيز منه
352
00:30:31,990 --> 00:30:34,908
!اَسراری در تاريکي
353
00:30:35,119 --> 00:30:36,529
! بيلبو
354
00:30:36,745 --> 00:30:38,287
! بيلبو
355
00:30:41,917 --> 00:30:44,871
عزيز منه
356
00:30:46,464 --> 00:30:48,671
عزيز
357
00:30:48,884 --> 00:30:51,422
اون رفته ، مگه نه ؟
358
00:30:54,178 --> 00:30:57,262
خيلي وقت بود که داشت در مورد رفتن حرف ميزد
359
00:30:57,472 --> 00:31:00,177
فکر نمي کردم واقعاً اين کار رو بکنه
360
00:31:04,647 --> 00:31:06,557
گاندالف ؟
361
00:31:14,824 --> 00:31:16,483
حلقهي بيلبو
362
00:31:16,825 --> 00:31:19,199
رفت که با اِلفها زندگي کنه
363
00:31:19,413 --> 00:31:22,498
اون "بگاِند" رو براي تو گذاشت
364
00:31:26,127 --> 00:31:28,617
همراه با تمام داراييهاش
365
00:31:28,837 --> 00:31:31,754
حالا ديگه حلقه مال توئه
367
00:31:34,434 --> 00:31:36,236
جايي بذارش که خارج از ديد باشه
367
00:31:36,707 --> 00:31:38,037
کجا داري ميري ؟
367
00:31:38,014 --> 00:31:40,256
چيزايي هست که بايد ازشون سر در بيارم -
چه چيزايي ؟ -
368
00:31:40,475 --> 00:31:44,768
سؤالاتي که به جواب نياز دارن -
تو که تازه رسيدي -
369
00:31:45,647 --> 00:31:48,267
(متوجه نميشم (که چرا ميخواي زود بري
370
00:31:51,570 --> 00:31:52,601
(منم متوجه نميشم (که جريان حلقه چيه
371
00:31:55,865 --> 00:31:58,152
مخفي نگهش دار
372
00:31:58,366 --> 00:32:00,156
بذارش يه جاي امن
373
00:32:35,151 --> 00:32:35,871
! شاير
374
00:32:37,614 --> 00:32:38,454
! بگينز
375
00:33:29,291 --> 00:33:32,208
*سال 3434 دورهي دوّم
«اين دوره 3441 سال طول کشيد و پايان آن با سقوط سائورون»
«توسط اخرين اتحاد الفها و انسانها رقم خورد»
376
00:33:32,418 --> 00:33:36,794
" در اين قسمت در مورد " ايسيلدور
... پادشاه بزرگ گاندور
377
00:33:37,005 --> 00:33:40,671
و يافتن حلقهي قدرت نوشته شده
378
00:33:44,180 --> 00:33:46,007
*اين به من رسيده است
«صحبت هاي ايسيلدور بعد از به دست آوردن حلقه»
379
00:33:46,224 --> 00:33:49,674
" حلقهی يگانه "
بايد ميراث سلطنت من باشد
380
00:33:49,892 --> 00:33:53,309
تمام کساني که از نسل من خواهند بود
... بايد سرنوشتـشان را با آن گره بزنند
381
00:33:53,522 --> 00:33:57,306
زيرا نميخواهم که هيچ آسيبي به اين حلقه برسد
382
00:33:57,526 --> 00:34:00,018
اين " حلقه " براي من عزيز است
383
00:34:00,905 --> 00:34:03,525
چرا که آن را با رنجي زياد به دست آوردم
384
00:34:06,658 --> 00:34:10,871
نشانههاي روي حلقه شروع به محو شدن کردند
385
00:34:11,205 --> 00:34:15,915
،نوشتههايي که ابتدا مانند شعلههاي سرخ آتش نمايان بودند
ناپديد شدند
386
00:34:16,128 --> 00:34:20,172
رازي که فقط آتش ميتواند آن را فاش کند
387
00:34:36,688 --> 00:34:37,768
شــايــر؟
388
00:34:39,858 --> 00:34:41,849
بــگــيــنــز؟
389
00:34:42,360 --> 00:34:46,406
هيچ بگينزي اين حوالي نيست
همه ـشون توي " هابيتون " هستن
390
00:34:48,117 --> 00:34:49,611
از اون طرفـه
391
00:34:55,625 --> 00:34:57,783
براي شفاي قلبم
براي غرق کردن غمهام
392
00:34:58,002 --> 00:35:00,292
باران شايد ببارد
باد شايد بِوَزد
393
00:35:00,505 --> 00:35:02,416
... اما هنوز
394
00:35:02,633 --> 00:35:04,044
! راه طولاني اي پيش رومه
395
00:35:04,259 --> 00:35:06,168
،چه گوشنوازه صداي بارش باران
396
00:35:06,386 --> 00:35:08,542
و صداي چشمه اي که
از تپه به سوي دشت جاري ميشود
397
00:35:08,803 --> 00:35:10,595
بهتر از باران يا يه رودخونه مَوّاج
398
00:35:10,805 --> 00:35:13,176
! *يه ليوان آبجو داخل شکم اين توکه
«اشاره به نام خانوادگي خوانندهي شعر»
399
00:35:16,645 --> 00:35:19,432
اين روزها افراد عجيب و غريبي از شاير عبور ميکنن
400
00:35:19,898 --> 00:35:23,730
کوتولهها و دیگران که افراد خوبي نيستن
401
00:35:24,235 --> 00:35:25,611
جنگ در حال شروع شدنـه
402
00:35:26,279 --> 00:35:29,149
گابلينها* مثل مور و ملخ توي کوهها ريختن
«موجودي پليد با چهره اي زشت»
«که معمولاً نامهربان و بدجنس است»
403
00:35:29,365 --> 00:35:31,940
اينها فقط قصههاي قديمي و بچه گونهـست
نه چيزي بيشتر
404
00:35:32,161 --> 00:35:36,622
...کمکم داري شبيه اون بيلبو بگينزِ پير ميشي
يه تختهاش کم بود
405
00:35:36,833 --> 00:35:39,785
،آقاي فرودوي جوان اينجاست
! اون هم داره خُل ميشه
406
00:35:40,001 --> 00:35:41,376
بهش افتخار هم ميکنم
407
00:35:41,586 --> 00:35:43,827
*به سلامتي، گافر -
به سلامتيش -
«صاحب مِيخانه و پدر سم»
408
00:35:44,046 --> 00:35:48,127
اصلاً به ما مربوط نيست که
اون طرف مرزهامون چي مي گذره
409
00:35:48,343 --> 00:35:52,637
!دنبال دردسر نگرد تا دردسر دنبالت نگرده
410
00:35:56,016 --> 00:35:58,176
شب بخير، بچهها -
شب بخير -
411
00:35:58,395 --> 00:36:02,955
! شب بخير، دوشيزهي عزيز مي خونهي آبجوي طلايي
412
00:36:03,066 --> 00:36:05,393
!حواست باشه داري براي کي شيرين زبوني ميکني
413
00:36:05,612 --> 00:36:10,153
نگران نباش، سم
رُزي وقتي يه احمق رو ببينه، ميشناسش
414
00:36:11,156 --> 00:36:12,353
واقعاً ؟
415
00:36:12,991 --> 00:36:16,026
شب بخير، سم -
شب بخير، آقاي فرودو -
416
00:36:40,770 --> 00:36:43,259
مخفيه ؟
جاش امنه ؟
417
00:36:52,155 --> 00:36:54,278
چيکار داري ميکني ؟
418
00:37:06,879 --> 00:37:09,418
دستت رو بيار جلو، فرودو
419
00:37:09,633 --> 00:37:10,795
کاملاً سرده
420
00:37:14,302 --> 00:37:16,093
چي مي بيني ؟
421
00:37:17,846 --> 00:37:20,253
چيزي ميتوني ببيني ؟
422
00:37:22,978 --> 00:37:24,353
هيچي
423
00:37:25,021 --> 00:37:27,014
هيچي نيست
424
00:37:28,108 --> 00:37:29,601
صبر کن
425
00:37:33,696 --> 00:37:35,937
يه علائمي هست
426
00:37:37,365 --> 00:37:40,820
شبيه زبون اِلفيـه
نميتونم بخونمش
427
00:37:41,039 --> 00:37:43,612
افراد کمي هستن که ميتونن
428
00:37:44,166 --> 00:37:48,992
به زبان " موردور " نوشته شده
که اينجا به زبان نميارم
429
00:37:49,628 --> 00:37:50,659
موردور ؟
430
00:37:50,962 --> 00:37:52,955
:ترجمهاش به زبان ما ميشه
431
00:37:53,173 --> 00:37:56,674
" *حلقهاي براي فرمان دادن به همهي آنها "
«منظور همهي حلقههاي ديگر است»
432
00:37:56,886 --> 00:37:59,212
" حلقهاي براي پيدا کردن همهي آنها "
433
00:37:59,430 --> 00:38:01,636
" حلقهاي براي احضار کردن همهي آنها "
434
00:38:01,890 --> 00:38:04,927
" و در تاريکي پيوند دادن همهي آنها "
435
00:38:06,562 --> 00:38:08,601
اين همون حلقه يگانهـست
436
00:38:08,813 --> 00:38:14,058
که در آتش کوه نابودي
به دست فرمانرواي تاريکي " سائورون " ، ساخته شد
437
00:38:14,279 --> 00:38:18,321
و ايسيلدور اون رو از دستِ خودِ سائورون در آورد
438
00:38:19,073 --> 00:38:21,646
بيلبو پيداش کرد
439
00:38:22,075 --> 00:38:24,034
توي غار گالوم -
بله -
440
00:38:24,245 --> 00:38:28,790
به مدت 60 سال، حلقه ساکت و آروم
پيش بيلبو بوده
441
00:38:29,001 --> 00:38:32,370
عمرش رو طولاني ميکرده
پيريـش رو عقب ميانداخته
442
00:38:33,046 --> 00:38:37,424
اما ديگه نه، فرودو
شيطان در " موردور " در حال جنب و جوشـه
443
00:38:37,634 --> 00:38:40,041
حلقه به پا خواسته
444
00:38:40,261 --> 00:38:43,016
نداي اربابش رو شنيده
445
00:38:43,225 --> 00:38:47,091
اما اون که نابود شده
سائورون نابود شده
446
00:38:52,814 --> 00:38:54,890
نه، فرودو
447
00:38:55,859 --> 00:38:59,146
روح سائورون از بين نرفته
448
00:38:59,364 --> 00:39:04,702
نيروي حياتش به حلقه وابستهـست
و حلقه هم از بين نرفته
449
00:39:04,952 --> 00:39:07,159
سائورون برگشته
450
00:39:08,082 --> 00:39:10,157
اُرکهاش چند برابر شدن
451
00:39:10,375 --> 00:39:14,375
برج " باراد - دور "* در سرزمين موردور بازسازي شده
«به معنی: برج تاريک، محل حکومت سائورون»
«و در جنگ با ايسيلدور از بين رفته بود»
452
00:39:14,590 --> 00:39:19,380
سائورون فقط به اين حلقه نياز داره تا
تمام سرزمينها رو به دوره تاريکي دوم فرو ببره
453
00:39:19,593 --> 00:39:21,630
دنبالش ميگرده
454
00:39:21,843 --> 00:39:25,710
دنبالش ميگرده
تمام افکارش به اون معطوف شده
455
00:39:25,930 --> 00:39:28,636
حلقه هم بيشتر از همه ميخواد که
456
00:39:28,851 --> 00:39:32,267
به دست اربابش برگرده
457
00:39:32,480 --> 00:39:34,223
اونها يکي هستن
458
00:39:34,440 --> 00:39:37,523
حلقه و فرمانرواي تاريکي
459
00:39:37,735 --> 00:39:38,766
فرودو
460
00:39:39,319 --> 00:39:41,193
اون هيچوقت نبايد پيداش کنه
461
00:39:41,405 --> 00:39:42,436
باشه
462
00:39:42,781 --> 00:39:47,077
از اينجا دورش ميکنيم، مخفیش ميکنيم
هيچوقت هم در موردش صحبت نمیکنیم
463
00:39:47,288 --> 00:39:49,957
هيچکس نميدونه که اينجاست، درسته ؟
464
00:39:55,627 --> 00:39:56,824
کسي ميدونه، گاندالف ؟
465
00:39:57,878 --> 00:40:01,297
يکي ديگه هست که ميدونه
حلقه پيش بيلبو بوده
466
00:40:02,510 --> 00:40:05,546
من همه جا رو به دنبال اون موجود، " گالم " گشتم
467
00:40:05,763 --> 00:40:07,885
اما دشمن زودتر اون رو پيدا کرده بود
468
00:40:09,641 --> 00:40:12,097
نميدونم چه مدت شکنجه اش کردن
469
00:40:12,311 --> 00:40:16,772
،اما بين جيغهاي بيپايان و هذيان هاي بيمعنيش
دوتا کلمه رو تشخيص دادن
470
00:40:16,982 --> 00:40:17,703
" شاير "
471
00:40:19,319 --> 00:40:20,943
" بگينز "
472
00:40:21,153 --> 00:40:22,944
! شاير
473
00:40:23,155 --> 00:40:26,524
! بگينز
اما اين که اونها رو به اينجا ميکشونه
474
00:40:28,783 --> 00:40:29,898
کي اونجاست ؟
475
00:40:31,662 --> 00:40:32,862
! بگيرش، گاندالف
476
00:40:33,207 --> 00:40:34,286
! بگيرش -
نه، فرودو -
477
00:40:34,500 --> 00:40:36,872
! بايد بگيريش -
! تو نميتوني اين حلقه رو به من پيشنهاد کني -
478
00:40:37,086 --> 00:40:40,418
! دارم بهت ميدمش -
! من رو وسوسه نکن، فرودو -
479
00:40:41,965 --> 00:40:44,171
شهامت گرفتنش رو ندارم
480
00:40:44,509 --> 00:40:46,964
حتي اگه بتونم بذارمش يه جاي امن
481
00:40:48,055 --> 00:40:50,095
درک کن، فرودو
482
00:40:50,767 --> 00:40:54,384
ميخوام از اين حلقه براي يه کار نيک* استفاده بشه
«منظورش نجات سرزمين ميانه است»
483
00:40:59,814 --> 00:41:05,991
اما از طريق من، قدرت بزرگ و دهشتناکي رو به دست مياره
که حتي تصورش رو هم نمي توني بکني
484
00:41:06,113 --> 00:41:09,031
! اما اين نبايد توي شاير بمونه -
نه -
485
00:41:10,909 --> 00:41:12,535
نه، نبايد بمونه
486
00:41:17,875 --> 00:41:19,249
چيکار بايد بکنم ؟
487
00:41:21,020 --> 00:41:23,144
بايد خيلي سريع اينجا رو ترک کني
488
00:41:23,645 --> 00:41:24,700
کجا ؟
کجا برم ؟
488
00:41:24,714 --> 00:41:27,923
از شایر خارج شو
به روستای " بری " برو
489
00:41:28,218 --> 00:41:29,297
" بري ؟ "
490
00:41:29,511 --> 00:41:32,261
تو چي ؟ -
اونجا منتظرت خواهم بود -
491
00:41:32,471 --> 00:41:34,926
" توي مسافر خونهي " پرانسينگ پُني
492
00:41:35,140 --> 00:41:38,842
حلقه اون جا جاش امنـه ؟ -
نميدونم، فرودو -
493
00:41:39,062 --> 00:41:41,055
من هيچ پاسخي ندارم
494
00:41:42,565 --> 00:41:45,705
بايد بزرگ فرقهام* رو ببينم
اون هم خردمند و هم قدرتمنده
«منظورش فرقه جادوگران(ایستار) هست که چهار نفر هستند»
495
00:41:45,791 --> 00:41:50,443
بهم اعتماد کن، فرودو
اون ميدونه که بايد چیکار کنيم
496
00:41:51,073 --> 00:41:53,912
بايد اسم بگينز رو همينجا بذاري و بري
497
00:41:54,121 --> 00:41:56,611
اين اسم بيرون از شاير خطرناکـه
498
00:41:57,290 --> 00:42:00,574
فقط در روز سفر کن
و بيرون از جاده باش
499
00:42:01,250 --> 00:42:04,416
ميتونم راحت از وسط دشت ميانبُر بزنم
500
00:42:06,922 --> 00:42:08,252
فرودوي عزيزم
501
00:42:08,551 --> 00:42:11,550
هابيتها واقعاً موجودات شگفتانگيزي هستن
502
00:42:11,762 --> 00:42:14,678
ميتوني در طول يه ماه
تمام چيزهايي که در موردشون هست رو ياد بگيري
503
00:42:14,889 --> 00:42:17,214
ولي بعد از صد سال
504
00:42:17,433 --> 00:42:19,473
هنوز هم ميتونن تعجب زدهات کنن
505
00:42:21,103 --> 00:42:22,931
بخواب رو زمين
506
00:42:34,657 --> 00:42:38,109
،خجالت بکش! سم وايز گمجي
فال گوش ايستاده بودي ؟
507
00:42:38,328 --> 00:42:40,459
فال گوش نَايستاده بودم
راست ميگم
508
00:42:40,560 --> 00:42:42,790
فقط داشتم علفهاي زير پنجره رو ميزدم
متوجه حرفام ميشيد؟
509
00:42:43,000 --> 00:42:45,408
فکر نميکني براي کوتاه کردن علفها يکم دير باشه؟
510
00:42:45,628 --> 00:42:48,463
فقط يکم سر و صدا شنيدم -
! چي شنيدي؟ حرف بزن -
511
00:42:48,672 --> 00:42:49,788
چيز مهمي نبود
512
00:42:50,341 --> 00:42:52,280
،فقط چيزاي خوبي در مورد يه حلقه
513
00:42:52,381 --> 00:42:54,420
فرمانرواي تاريکي و پايان دنيا شنيدم
514
00:42:54,638 --> 00:42:56,910
خواهش ميکنم، آقاي گاندالف
! قربان بلايي سرم نياريد
515
00:42:57,011 --> 00:42:59,383
! من رو به يه چيز غيرطبيعي تبديل نکنيد
516
00:43:00,101 --> 00:43:00,851
نکنم؟
517
00:43:02,936 --> 00:43:04,050
شايد بهتر باشه که نکنم
518
00:43:05,313 --> 00:43:08,728
راه بهتري براي استفاده ازت پيدا کردم
519
00:43:10,486 --> 00:43:13,486
بجنب، سم وايز
راه بيا
520
00:43:14,989 --> 00:43:17,196
مواظب باشيد
با هر دو نفرتون هستم
521
00:43:17,492 --> 00:43:20,244
دشمن جاسوسهاي زيادي رو به خدمت گرفته
522
00:43:20,496 --> 00:43:23,413
پرنده ها
حيوانات
523
00:43:25,166 --> 00:43:26,995
جاش امنه ؟
524
00:43:28,672 --> 00:43:30,047
هرگز اون رو دستت نکن
525
00:43:30,256 --> 00:43:33,624
چون گُماشتههاي فرمانرواي تاريکي جذب اون ميشن
526
00:43:33,842 --> 00:43:35,336
هميشه يادت باشه، فرودو
527
00:43:35,843 --> 00:43:39,009
حلقه تلاش ميکنه پيش اربابش برگرده
528
00:43:39,387 --> 00:43:41,510
حلقه) ميخواد پيدا بشه)
529
00:44:22,098 --> 00:44:24,303
همين جاست
530
00:44:24,641 --> 00:44:26,764
چي همين جاست؟
531
00:44:27,102 --> 00:44:29,178
... اگه يک قدم ديگه بردارم
532
00:44:29,690 --> 00:44:33,557
اون وقت ميشه بيشترين فاصلهاي
که تا حالا از خونه دور بودم
533
00:44:37,779 --> 00:44:39,273
بيخيال سم
534
00:44:47,748 --> 00:44:49,575
:يادت مياد بيلبو هميشه چي مي گفت
535
00:44:50,126 --> 00:44:53,874
“ کار خطرناکيه فرودو ”
...از خونهات خارج ميشي
536
00:44:54,088 --> 00:44:58,500
پا توي جاده ميذاري
و اگه حواست نباشه
537
00:44:58,716 --> 00:45:02,882
معلوم نيست کارت به کجا ميکشه
538
00:45:16,733 --> 00:45:17,733
سم
539
00:45:22,031 --> 00:45:23,146
اِلفهاي جنگل
540
00:45:36,881 --> 00:45:40,415
دارن به طرف بندري که پشت " برجهاي سفيدِ "* ميرن
«نام سه برج که در غرب شاير واقع شده اند»
541
00:45:40,967 --> 00:45:42,709
*" به طرف " گِري هِيوِنز
«بندرگاه خاکستري: بندري مربوط به اِلفها در خليج لون»
542
00:45:43,301 --> 00:45:45,293
دارن سرزمين ميانه رو ترک ميکنن
543
00:45:45,511 --> 00:45:47,718
هيچوقت هم برنميگردن
544
00:45:50,643 --> 00:45:52,718
...نميدونم چرا
545
00:45:53,438 --> 00:45:55,810
ولي اين ناراحتم مي کنه
546
00:45:57,858 --> 00:46:02,519
هر جايي که دراز ميکشم
! يه ريشهي بزرگِ کثيف به پشتم مي چسبه
547
00:46:03,237 --> 00:46:04,948
فقط چشمات رو ببند
548
00:46:05,158 --> 00:46:07,911
و خيال کن که توي رخت خوابِ خودت خوابيدي
549
00:46:08,120 --> 00:46:12,034
توي يه تشک نرم و
يه بالشت پَرِ دوست داشتني
550
00:46:21,341 --> 00:46:24,009
جواب نميده، آقاي فرودو
551
00:46:24,217 --> 00:46:27,088
هيچوقت نميتونم اين بيرون بخوابم
552
00:46:29,431 --> 00:46:31,803
منم همين طور سم
553
00:47:00,295 --> 00:47:03,331
دود از کوه نابودي برميخيزد
554
00:47:03,548 --> 00:47:05,172
زمان به تندی ميگذرد
555
00:47:05,382 --> 00:47:08,967
و گاندالف خاکستري به سمت آيزنگارد
556
00:47:09,179 --> 00:47:11,587
به دنبال مشورت با من، ميتازد
557
00:47:11,807 --> 00:47:15,756
به همين خاطر اومدي، مگه نه؟
558
00:47:15,976 --> 00:47:17,256
دوست قديمي من
559
00:47:17,561 --> 00:47:19,138
سارومان
560
00:47:23,943 --> 00:47:26,943
از اين بابت مطمئني ؟ -
بدون هيچ ترديدي -
561
00:47:27,779 --> 00:47:30,421
پس حلقهي قدرت پيدا شده
562
00:47:30,541 --> 00:47:33,444
تمام اين سالهاي طولاني در شاير بوده
563
00:47:33,661 --> 00:47:37,264
جلوي چشمم بود -
با اين حال ذِکاوت لازم براي ديدنش رو نداشتي -
564
00:47:37,456 --> 00:47:41,991
مشخصه که علاقهـت به تنباکوي اون کوتولهها
ذهنت رو کند کرده
565
00:47:42,588 --> 00:47:46,991
اما هنوز وقت داريم ، اگه سريع اقدام کنيم
زمان کافي براي مقابله با سائورون رو داريم
566
00:47:46,999 --> 00:47:48,459
زمان ؟
567
00:47:49,425 --> 00:47:52,046
فکر ميکني چقدر زمان داريم ؟
568
00:47:52,469 --> 00:47:56,303
سائورون دوباره بخش زيادي از
قدرت سابقش رو به دست آورده
569
00:47:56,517 --> 00:47:58,723
اما هنوز نميتونه شکل مادّي به خودش بگيره
570
00:47:58,935 --> 00:48:01,640
اما روحش هيچ بخش از تواناييش رو از دست نداده
571
00:48:02,314 --> 00:48:07,390
فرمانرواي مردور، در دژ مستحکمش پنهان شده
و همه چيز رو ميبينه
572
00:48:07,944 --> 00:48:13,900
نگاهش در ابر، سایه، زمين و... جسم رُسوخ ميکنه
573
00:48:15,412 --> 00:48:18,531
تو ميدوني از چي حرف ميزنم، گاندالف
574
00:48:19,456 --> 00:48:24,696
چشمي بزرگ
بدون پلک، در ميان شعلههاي آتش
575
00:48:25,670 --> 00:48:27,463
چشم سائورون
576
00:48:27,673 --> 00:48:30,245
اون داره تمام نيروهاي شيطاني رو
به دور خودش جمع مي کنه
577
00:48:30,675 --> 00:48:32,564
بزودي لشکر بزرگي رو براي
578
00:48:32,584 --> 00:48:35,548
حمله به سرزمين ميانه احضار خواهد کرد
579
00:48:35,888 --> 00:48:38,261
تو اين رو ميدوني ؟
580
00:48:38,808 --> 00:48:40,301
چطور ؟
581
00:48:40,892 --> 00:48:42,553
من ديدمش
582
00:48:42,980 --> 00:48:46,183
گوي جهان بين "، وسيلهي خطرناکيه سارومان "
583
00:48:46,900 --> 00:48:48,394
چرا ؟
584
00:48:48,860 --> 00:48:51,563
چرا بايد به خاطر استفاده ازش بترسيم ؟
585
00:48:54,196 --> 00:48:58,148
ما از محل گويهاي ديگه خبر نداريم
586
00:48:58,368 --> 00:49:01,572
نميدونيم چه افراد ديگهاي
ممکنه در حال تماشاي ما باشن
587
00:49:04,167 --> 00:49:06,871
خيلي ديرتر از اوني هست که فکر ميکني
588
00:49:07,086 --> 00:49:09,410
نيروهاي سائورون قبلا حرکت کردند
589
00:49:11,673 --> 00:49:14,725
نُه نفر ¨ميناس مورگول¨* رو ترک کردهاند
«به معني برج جادوي سياه و دژ نازگولها»
590
00:49:14,803 --> 00:49:15,999
*نُه نفر ؟
«اشاره به نُه انساني که حلقهها را دريافت کردند و این»
«کار باعث نابودي و تبديلشدنشان به خادمان تاريکي شد»
591
00:49:16,054 --> 00:49:19,055
اونها در شب " انقلاب تابستاني "* از رود آيزن عبور کردهاند
«طولاني ترين روز سال»
«که در برخي فرهنگ ها پاس داشته مي شود»
592
00:49:19,265 --> 00:49:21,935
در پوششِ سواراني سياه پوش
593
00:49:22,143 --> 00:49:26,090
به شاير رسيدن ؟ -
اونها حلقه رو پيدا خواهند کرد -
594
00:49:27,729 --> 00:49:29,936
و حامِلش رو خواهند کشت
595
00:49:30,442 --> 00:49:31,936
فرودو
596
00:49:44,540 --> 00:49:48,954
تو که واقعا فکر نمی کنی
یه هابیت بتونه با ارادهی سائورون ستیز کنه !؟
597
00:49:49,713 --> 00:49:52,500
هیچکس نمیتونه
598
00:49:55,007 --> 00:49:57,711
در برابرِ قدرتِ موردور
599
00:49:57,926 --> 00:50:00,548
هیچ پیروزیای وجود نداره
600
00:50:02,516 --> 00:50:05,681
ما باید به اون ملحق بشیم، گاندالف
601
00:50:06,978 --> 00:50:09,303
باید به ¨سائورون¨ ملحق بشیم
602
00:50:11,982 --> 00:50:14,651
این کارِ خردمندانه ای خواهد بود، دوست من
603
00:50:15,110 --> 00:50:16,569
بگو ببینم
604
00:50:16,779 --> 00:50:17,810
دوست من
605
00:50:18,824 --> 00:50:23,367
سارومانِ خردمند کِی عقلش رو تسلیم جنون کرد ؟
606
00:51:02,866 --> 00:51:04,574
این فرصت رو بهت دادم
607
00:51:05,704 --> 00:51:08,324
که با خواست خودت من رو یاری کنی
608
00:51:08,539 --> 00:51:12,703
!اما تو راه دردناکتر رو انتخاب کردی
609
00:51:36,023 --> 00:51:37,518
آقای فرودو؟
610
00:51:38,109 --> 00:51:39,900
فرودو؟
فرودو
611
00:51:41,320 --> 00:51:44,524
فکر کردم گُمت کردم -
چی داری میگی ؟ -
612
00:51:44,740 --> 00:51:47,741
به خاطر حرفیه که گاندالف زد -
اون چی گفت ؟ -
613
00:51:48,578 --> 00:51:52,445
" گمش نکن ، سم وایز گمجی "
من هم نمیخوام گمت کنم
614
00:51:52,707 --> 00:51:56,326
سم ، ما هنوزم توی شایر هستیم
چه اتفاقی ممکنه بیافته ؟
615
00:51:59,298 --> 00:52:00,329
فرودو
616
00:52:00,590 --> 00:52:02,830
مری ، این فرودو بگینزه -
سلام ، فرودو -
617
00:52:03,049 --> 00:52:04,424
از روش بلند شو
618
00:52:04,925 --> 00:52:06,385
زود باش ، فرودو
619
00:52:06,594 --> 00:52:08,468
این کارا چیه؟
620
00:52:08,932 --> 00:52:12,015
رفته بودید تو مزرعهی " مگوت " !؟
621
00:52:13,184 --> 00:52:15,309
! برگردید اینجا
622
00:52:16,313 --> 00:52:17,593
! از زمین من برید بیرون
623
00:52:17,814 --> 00:52:20,649
اگه دستم بهتون برسه روزگارتون رو سیاه میکنم
624
00:52:20,859 --> 00:52:23,776
نمیدونم چرا اینقدر عصبانی شده
چندتا هویج که بیشتر نیست
625
00:52:23,987 --> 00:52:25,067
و چندتا کلم
626
00:52:25,281 --> 00:52:28,200
!و سه تا کیسه سیبزمینی که هفتهی پیش کِش رفتیم
627
00:52:28,410 --> 00:52:32,454
و قارچهایی که هفتهی قبلش برداشتیم -
درست میگی پیپین ولی منظورم اینه که -
628
00:52:32,663 --> 00:52:34,820
داره بیش از حد واکنش نشون میده
629
00:52:35,039 --> 00:52:36,533
بدوید
630
00:52:50,013 --> 00:52:52,551
اوه، خیلی نزدیک بود
631
00:52:53,642 --> 00:52:56,762
!فکر کنم جاییم شکسته
632
00:52:57,772 --> 00:53:00,197
!این هم نتیجهی اعتماد به یه برندیاک و یه توک
633
00:53:00,316 --> 00:53:03,993
چی؟ این یه مسیر انحرافی بود -
یه میانبر -
634
00:53:04,152 --> 00:53:06,392
میانبر به کجا ؟ -
قارچ -
635
00:53:15,163 --> 00:53:16,657
اون مال منه
636
00:53:19,418 --> 00:53:21,041
خیلی خوش مزهـست، مری
637
00:53:21,586 --> 00:53:23,578
این هم خوبه سم
638
00:53:23,796 --> 00:53:26,334
فکر کنم باید از جاده خارج بشیم
639
00:53:35,517 --> 00:53:36,891
! از جاده برید بیرون
640
00:53:37,100 --> 00:53:38,595
زود باشید
698
00:53:48,560 --> 00:53:49,323
!بس کن
641
00:53:51,281 --> 00:53:52,776
ساکت
642
00:54:59,099 --> 00:55:01,256
اون دیگه چی بود ؟
643
00:55:33,765 --> 00:55:35,461
چیزی میبینی ؟
644
00:55:36,136 --> 00:55:37,630
هیچی
645
00:55:38,346 --> 00:55:40,635
اینجا چه خبره ؟
646
00:55:41,182 --> 00:55:44,964
...اون سوار سیاه دنبال یه چیزی
!یا یه کسی میگشت
647
00:55:46,309 --> 00:55:47,804
فرودو ؟
648
00:55:48,478 --> 00:55:49,510
! بخوابيد رو زمين
649
00:56:06,458 --> 00:56:08,664
من بايد شاير رو ترک کنم
650
00:56:09,669 --> 00:56:11,958
من و سم بايد به " بري " بريم
651
00:56:12,171 --> 00:56:13,630
باشه
652
00:56:15,005 --> 00:56:17,246
...قایق باکلبري
دنبالم بياين
653
00:56:25,558 --> 00:56:26,887
بدوید
654
00:56:28,103 --> 00:56:30,095
! از اين طرف
! دنبالم بياين
714
00:56:30,182 --> 00:56:32,394
! فرودو ! عجله کن
655
00:56:33,692 --> 00:56:34,722
بدوید
656
00:56:48,038 --> 00:56:49,781
طناب رو باز کن سم
657
00:56:52,417 --> 00:56:53,961
! فرودو
658
00:56:54,671 --> 00:56:56,081
! بدو، فرودو
659
00:56:56,422 --> 00:56:57,502
! بريد -
! عجله کن -
660
00:56:57,715 --> 00:57:00,337
! فرودو، زودباش
661
00:57:01,260 --> 00:57:03,299
! سريعتر -
! بپر -
662
00:57:18,234 --> 00:57:22,445
تا نزديکترين گذرگاه چقدر فاصلهـست ؟ -
*پُل برنديواين، 20 مایل -
«تقریبا معادل 32 کیلومتر»
663
00:57:37,046 --> 00:57:38,539
بریم
664
00:57:49,723 --> 00:57:53,174
چي ميخواين؟ -
میخوایم به مسافرخونهی " پرینسینگ پونی " بريم -
665
00:57:56,546 --> 00:57:59,482
هابيتها
چهارتا هابيت
666
00:57:59,592 --> 00:58:03,642
از طرز صحبت کردنـتون معلومه که اهل شایر هستید
برای چه کاری به بری اومدید؟
667
00:58:04,155 --> 00:58:07,239
قصد اقامت توی مسافرخونه رو داریم
!کارمون هم به خودمون مربوطه
668
00:58:08,410 --> 00:58:10,900
بسيار خب، آقاي جوان
قصد اهانت نداشتم
669
00:58:11,120 --> 00:58:13,612
وظیفمه که بعد از تاریک شدن هوا
از این سوالها بپرسم
670
00:58:13,832 --> 00:58:16,668
آخه میگن موجودات عجیبی این اطراف دیده شدن
671
00:58:16,878 --> 00:58:19,035
نمیشه مراقب نبود
672
00:58:38,730 --> 00:58:42,230
از سر راه برو کنار
! حواست باشه کجا پا ميذاري
673
00:58:46,300 --> 00:58:47,900
*" مسافرخانهی پرینسینگ پونی "
«به معنی: اسبچهی در حال جهش»
674
00:59:06,258 --> 00:59:07,882
ببخشيد
675
00:59:08,927 --> 00:59:11,679
شب بخیر، آقایان کوچولو
چه کاري ميتونم براتون بکنم ؟
676
00:59:11,889 --> 00:59:17,975
اگه دنبال جا ميگردين
چندتا اتاق خوب و اندازهي هابيتها داريم
677
00:59:18,187 --> 00:59:22,848
همیشه باعث افتخارمون بوده که میزبان افراد کوتوله باشیم
آقای...؟
678
00:59:23,942 --> 00:59:25,980
آندرهيل
اسم من آندرهيلـه
679
00:59:27,235 --> 00:59:29,727
آندرهيل، بله -
ما دوستان گاندالف خاکستري هستيم -
680
00:59:29,946 --> 00:59:33,115
ميشه بهش بگيد که ما رسيديم ؟ -
گاندالف ؟ -
681
00:59:33,535 --> 00:59:35,279
... گاندالف
682
00:59:36,079 --> 00:59:37,788
اوه بله
683
00:59:37,998 --> 00:59:40,073
يادم اومد
... همون مرد سالخورده
684
00:59:40,416 --> 00:59:43,371
با ريش خاکستري بزرگ
و کلاه نوک تیز
685
00:59:43,754 --> 00:59:45,580
شش ماهه که نديدمش
686
00:59:52,388 --> 00:59:53,668
حالا باید چیکار کنيم ؟
687
01:00:00,893 --> 01:00:02,091
... سم
688
01:00:02,312 --> 01:00:04,187
اون مياد اينجا
مياد
689
01:00:06,942 --> 01:00:09,019
! از سر راهم برو کنار
690
01:00:11,404 --> 01:00:13,065
اين چيه ؟
691
01:00:13,282 --> 01:00:15,774
این یه لیوان بزرگِ دوست من
692
01:00:15,994 --> 01:00:17,618
اینجا از این لیوانها هم دارن؟
693
01:00:17,995 --> 01:00:21,697
ميرم يکي بگيرم -
! تو که قبلاً نصف بشکه رو خوردي -
694
01:00:28,046 --> 01:00:31,877
از وقتي که رسیدیم اون يارو فقط به تو خیره شده
695
01:00:35,428 --> 01:00:36,923
ببخشيد
696
01:00:38,724 --> 01:00:41,725
...مردي که اون گوشه نشسته
کیه؟
697
01:00:42,894 --> 01:00:47,272
اون يه جنگجوئه
اونها آدماي خطرناکي هستن و همه جا حضور دارن
698
01:00:47,566 --> 01:00:52,062
اين که اسمش چيه رو هيچ وقت نشنيدم؛
" ولي اين اطراف صداش ميکنن " اسـترايدر
699
01:00:54,450 --> 01:00:55,647
*" اسـتـرايـدر "
«به معني راهور: طبق گفته کتاب، دليل اين نامگذاری»
«اين بود که او با قدم هاي بلند و سريع راه ميرفت»
700
01:01:08,711 --> 01:01:10,852
:صدای حلقه
" بــگــيــنــز "
701
01:01:15,004 --> 01:01:17,926
" بــگــيــنــز "
701
01:01:25,784 --> 01:01:27,526
" بــگــيــنــز "
702
01:01:29,274 --> 01:01:31,514
بگينز؟
البته که ميشناسمش
703
01:01:32,316 --> 01:01:35,151
اونجاست... فرودو بگينز
704
01:01:35,361 --> 01:01:38,398
پدرِ پدر بزرگِ مادريمون يکي بوده
705
01:01:38,615 --> 01:01:40,859
...و پدرِ پدرِ پدربزرگِ پدريمون هم
706
01:01:45,373 --> 01:01:47,164
پيپين -
آروم باش، فرودو -
707
01:02:16,695 --> 01:02:19,150
:به زبان سیاه موردور
نميتواني پنهان شوي
708
01:02:22,118 --> 01:02:25,236
من تو را ميبينم
709
01:02:26,956 --> 01:02:29,626
هيچ حياتي
710
01:02:29,835 --> 01:02:31,992
در پوچي نيست
711
01:02:32,211 --> 01:02:33,705
جـز
712
01:02:34,628 --> 01:02:36,123
مــــرگـــــ
713
01:02:42,136 --> 01:02:47,013
توجه خيلي زيادي رو به خودت جلب ميکني
!آقاي آندرهيل
714
01:02:51,646 --> 01:02:52,676
چي ميخواي ؟
715
01:02:52,896 --> 01:02:54,936
،يکم احتياط بيشتر از طرف تو
چيزِ کم ارزشي رو حمل نميکني
716
01:02:55,357 --> 01:02:58,359
من چيزي حمل نيست -
البته که نمیکنی -
717
01:02:58,653 --> 01:03:01,146
اگر بخوام ميتونم کاري کنم که از ديدها مخفي بشم
718
01:03:01,366 --> 01:03:05,065
ولي به کلي ناپديد شدن
! موهبت نادريـه
719
01:03:05,577 --> 01:03:08,197
تو کي هستي ؟ -
ترسيدي ؟ -
720
01:03:09,371 --> 01:03:10,402
آره
721
01:03:10,622 --> 01:03:14,537
ولي به اندازهي کافي نترسيدي
من ميدونم چي دنبالتـه
722
01:03:18,548 --> 01:03:21,085
! بذار بره
وگرنه داغونت مي کنم، بيريخت
723
01:03:22,759 --> 01:03:26,840
دل پر جُراتی داري هابيت کوچولو
ولي اين نجاتت نميده
724
01:03:27,055 --> 01:03:29,974
بيش از اين نميتوني منتظر جادوگر بموني، فرودو
725
01:03:30,184 --> 01:03:31,265
اونها دارن ميان
726
01:04:54,850 --> 01:04:56,344
اونها چي هستن؟
727
01:04:58,520 --> 01:05:00,643
زماني انسان بودن
728
01:05:00,856 --> 01:05:03,061
بزرگترين پادشاهانِ انسانها
729
01:05:03,566 --> 01:05:06,935
بعد سائورونِ حيلهگر
به اونها نُه حلقهی رو قدرت داد
730
01:05:07,323 --> 01:05:10,442
و اونها که طمع کورشون کرده بود
بدون هيچ سوالي حلقهها رو گرفتن
731
01:05:10,659 --> 01:05:13,943
و يکی يکی، به قعر تاريکي سقوط کردن
732
01:05:14,161 --> 01:05:16,651
و حالا بردهي ارادهي اون هستن
733
01:05:19,040 --> 01:05:20,749
اونها " نازگول " هستن
734
01:05:20,959 --> 01:05:23,664
اشباح حلقه
نَه زندهان و نَه مرده
735
01:05:24,421 --> 01:05:25,832
اونها تمام مدت
736
01:05:26,048 --> 01:05:27,956
حضور حلقه رو احساس ميکنن
737
01:05:28,174 --> 01:05:32,718
به سمت حلقهی يگانه کشيده ميشن
هرگز از تعقيب شما دست نميکشن
738
01:05:42,689 --> 01:05:45,642
داري ما رو کجا ميبري؟ -
داخل جنگل -
739
01:05:53,826 --> 01:05:57,870
از کجا بدونيم که اين استرايدر، دوستِ گاندالفـه ؟
740
01:05:58,079 --> 01:06:00,915
! به نظرم عوامل دشمن بايد قشنگتر باشن
741
01:06:01,291 --> 01:06:05,205
و پليدتر -
اون به اندازه کافي پليد هست -
742
01:06:05,795 --> 01:06:08,632
چارهای جز اعتماد بهش نداریم
743
01:06:08,841 --> 01:06:12,557
ولي اون داره ما رو کجا ميبره ؟ -
به ريوندل*، آقاي گمجي -
«يک پايگاه مرزي اِلفي در سرزمين ميانه»
744
01:06:14,637 --> 01:06:17,922
*به خونهی الراند -
شنيدي چي گفت؟ ريوندل -
«ارباب ريوندل و حافظ ويليا، يکي از حلقههاي سهگانه»
745
01:06:18,515 --> 01:06:21,265
!قراره اِلفها رو ببينيم
746
01:06:42,917 --> 01:06:47,126
آقايون، تا شب توقف نميکنيم -
پس صبحونه چي ميشه ؟ -
747
01:06:47,336 --> 01:06:50,004
شما که تازه صبحونه خورديد -
اولي رو آره -
748
01:06:50,213 --> 01:06:52,418
ولي صبحونهی دوم چي ؟
749
01:06:55,845 --> 01:06:59,011
فکر نکنم چيزي در مورد
صبحونهی دوم شنيده باشه، پيپ
750
01:06:59,222 --> 01:07:04,529
در مورد صبحونهی سوم چي؟
ناهار؟ عصرونه؟ شام؟ شام دوم؟
751
01:07:04,644 --> 01:07:08,807
راجع به اونها که ميدونه ، مگه نه ؟ -
جات بودم روش حساب نميکردم -
752
01:07:14,281 --> 01:07:15,905
پيپين
753
01:07:32,422 --> 01:07:35,873
!اینها وقتي که " هابيت " گيرشون نمياد چي ميخورن؟
754
01:07:51,407 --> 01:07:54,707
:به زبان اِلفي
تينويل " ، بانويي با زيباييِ اِلفي "
755
01:07:56,609 --> 01:08:02,909
دوشيزه اي ناميرا با خِردي اِلفي
756
01:08:04,307 --> 01:08:10,207
موهاي زيبايش همچون شب سياه است
757
01:08:10,707 --> 01:08:14,707
و دستانش مانند نقره پر زرق و برق است
758
01:08:14,715 --> 01:08:16,921
اون کيه ؟
759
01:08:17,634 --> 01:08:20,207
زني که داري در موردش ميخوني
760
01:08:23,638 --> 01:08:26,009
" تِـيز بانوي لوثين "
761
01:08:26,223 --> 01:08:31,385
،دوشيزهی اِلفي که عاشق يه " بِرن " شد
يه موجود فاني
762
01:08:33,231 --> 01:08:35,354
چه اتفاقي براش افتاده ؟
763
01:08:37,568 --> 01:08:40,060
اون زن مُرد
764
01:08:44,117 --> 01:08:46,444
يکم بخواب، فرودو
765
01:08:56,712 --> 01:09:00,791
قدرت آيزنگارد تحت امر شماست
766
01:09:01,007 --> 01:09:05,421
سائورون، اي ارباب زمين
767
01:09:08,766 --> 01:09:14,555
برايم سپاهي محيا کن که لياقت موردور
را داشته باشد
768
01:09:20,154 --> 01:09:24,614
از موردور چه دستوراتي رسيده ، سرورم ؟
چشم چه فرماني داده ؟
769
01:09:25,075 --> 01:09:26,983
خيلي کار داريم
770
01:10:09,576 --> 01:10:11,907
درختها قوي هستن سرورم
771
01:10:12,008 --> 01:10:14,238
ريشهها عميق هستن
772
01:10:14,581 --> 01:10:16,454
همه رو از ريشه در بياريد
773
01:10:43,859 --> 01:10:46,777
اينجا برج بزرگ نگهباني " آمون سول "* بود
«اين تپه نقش مهمي در تاريخ سرزمين ميانه داشت»
«و نبردهاي زيادي در اين تپه روي داده است»
774
01:10:48,490 --> 01:10:51,110
امشب رو اينجا استراحت ميکنيم
775
01:11:02,794 --> 01:11:06,244
اينها براي شماست
نزديکـتون بذاريدشون
776
01:11:06,463 --> 01:11:08,957
من ميرم يه نگاهي به اطراف بندازم
777
01:11:11,303 --> 01:11:13,212
همين جا بمونيد
778
01:11:15,766 --> 01:11:17,924
گوجهی من پخته
779
01:11:18,143 --> 01:11:20,052
ميتونم يکم گوشت بخورم ؟
780
01:11:20,270 --> 01:11:22,227
گوجه ميخواي، سم ؟
781
01:11:22,605 --> 01:11:26,273
داريد چي کار ميکنيد ؟ -
گوجه و سوسيس و گوشت کباب ميکنيم -
782
01:11:26,486 --> 01:11:29,156
براي شما هم نگه داشتيم آقاي فرودو -
! خاموشش کنيد احمقا -
783
01:11:29,364 --> 01:11:33,360
خاموشش کنيد -
ممنون, گوجههام پر از خاکستر شد -
784
01:11:41,834 --> 01:11:42,584
! بريد
785
01:12:37,053 --> 01:12:38,464
! عقب وايسيد ، شياطين
786
01:12:48,000 --> 01:12:51,000
در پوچي هیچ چیز نيست
787
01:12:53,000 --> 01:12:55,000
...جـز
788
01:13:14,000 --> 01:13:17,000
مــــرگـــــ
789
01:14:01,971 --> 01:14:03,170
! فرودو
790
01:14:07,936 --> 01:14:09,134
اوه ، سم
791
01:14:46,138 --> 01:14:47,168
استرايدر
792
01:14:49,934 --> 01:14:55,439
کمکش کن استرايدر -
اون با " دِشنهي مورگول "* زخمي شده -
«دشنهاي جادويي و سمي که مختص اشباح حلقه است»
793
01:14:56,900 --> 01:15:01,811
اين فراتر از توانايی منه
اون به داروي اِلفي نياز داره
794
01:15:06,411 --> 01:15:07,442
عجله کنيد
795
01:15:07,662 --> 01:15:11,611
! تا ريوندل شش روز راهه
! اون دوام نمياره
796
01:15:11,832 --> 01:15:13,706
طاقت بيار فرودو
797
01:15:14,209 --> 01:15:16,284
گاندالف
798
01:16:20,000 --> 01:16:23,000
*پيش گواهير برو
«بزرگترين و سريع ترين عقاب سرزمينهاي شمالي»
«که زيست گاهش در کوه هاي مه آلود بود»
799
01:17:54,324 --> 01:17:58,360
ببین فرودو، اینا ترول هایی* هستن که آقای بیلبو میگفت
«غول هایی که با تابیدن آفتاب تبدیل به سنگ شدند و»
«در ابتدای فیلم بیلبو در موردشان صحبت میکرد»
800
01:17:59,537 --> 01:18:02,408
آقای فرودو ؟
بدنش داره سرد میشه
801
01:18:05,295 --> 01:18:07,037
!داره میمیره؟
802
01:18:07,254 --> 01:18:12,129
داره وارد دنیای سایهها میشه
به زودی به شبحی مثل نازگولها تبدیل میشه
803
01:18:17,306 --> 01:18:21,090
اونها نزدیکن -
سم ، گیاه آتلیس رو میشناسی ؟ -
804
01:18:21,310 --> 01:18:22,769
آتلیس؟ -
کینزفویل -
805
01:18:22,978 --> 01:18:24,109
*کینزفول, آره, اون که یه نوع علف هرزه
«طبق گفته کتاب، این علف خواص درمانی دارد ولی»
«فقط اِلف ها از آن مطلع هستند»
806
01:18:24,229 --> 01:18:27,930
شاید بتونه سرعت پیشرفت سم رو کم کنه
عجله کن
807
01:18:41,787 --> 01:18:45,951
این چیه ؟
جنگجویی که به دام افتاده ؟
808
01:19:10,986 --> 01:19:11,848
فرودو
808
01:19:14,016 --> 01:19:17,348
:به زبان اِلفی
من آروِن هستم - آمدهام تا تو را یاری کنم
808
01:19:19,550 --> 01:19:21,510
صدایم را بشنو
809
01:19:21,600 --> 01:19:23,880
و به روشنایی برگرد
811
01:19:28,666 --> 01:19:30,539
اون کیه ؟
812
01:19:31,168 --> 01:19:32,959
فرودو
813
01:19:33,253 --> 01:19:36,754
اون یه اِلفـه -
داره از دست میره -
814
01:19:39,051 --> 01:19:41,211
اینطوری زنده نمیمونه
815
01:19:41,430 --> 01:19:44,098
باید اون رو پیش پدرم ببریم
816
01:19:44,807 --> 01:19:47,678
دو روزه که دارم دنبال شماها میگردم -
اون رو کجا میبرید؟ -
817
01:19:47,894 --> 01:19:54,017
پنج شبح دنبالـتون هستن
*نمیدونم چهارتای دیگه کجا هستن
«طبق کتاب، چهار شبح دیگر به دنبال گاندالف بودند»
818
01:19:55,161 --> 01:19:57,661
پیش هابیتها بمون، براتون اسب میفرستم
819
01:19:57,700 --> 01:20:00,000
من سریعتر هستم - من میبرمش
820
01:20:00,100 --> 01:20:01,700
جاده خیلی خطرناکـه
821
01:20:01,823 --> 01:20:02,986
دارن چی میگن؟
822
01:20:03,359 --> 01:20:05,359
اگه بتونم از روخونه بگذرم
823
01:20:05,658 --> 01:20:08,358
قدرت مردم ما ازش محافظت خواهد کرد
824
01:20:09,123 --> 01:20:10,700
من از اونها نمیترسم
825
01:20:14,659 --> 01:20:16,159
هرطور که تو بخوای
826
01:20:20,593 --> 01:20:21,968
آروِن
827
01:20:22,177 --> 01:20:24,282
سریع برو
پشت سرت رو هم نگاه نکن
828
01:20:24,400 --> 01:20:27,383
با سرعت بتاز آسفالوت، با سرعت بتاز
829
01:20:30,436 --> 01:20:34,763
معلوم هست چیکار میکنی؟
! اون اشباح هنوز همین اطراف هستن
830
01:21:45,452 --> 01:21:47,452
تندتر برو آسفالوت
831
01:22:29,427 --> 01:22:32,534
اون کوتوله رو تحویل بده، ماده اِلف
832
01:22:33,100 --> 01:22:35,637
اگه اون رو میخواید
بیاید و بگیریدش
833
01:22:47,748 --> 01:22:49,148
ای آبهای کوههای مه آلود
834
01:22:49,150 --> 01:22:50,550
به این کلمات مهم گوش فرا دهید
835
01:22:50,648 --> 01:22:53,548
ای آبهای رودخانه لودواتر
در برابر اشباه حلقه به خروش آیید
836
01:22:53,748 --> 01:22:55,148
ای آبهای کوه های مه آلود
837
01:22:55,249 --> 01:22:56,649
به این کلمات مهم گوش فرا دهید
838
01:22:56,650 --> 01:23:00,549
ای آبهای رودخانه لودواتر
در برابر اشباه حلقه به خروش آیید
839
01:23:29,529 --> 01:23:30,369
! نه نه
840
01:23:35,327 --> 01:23:37,569
فرودو نه
841
01:23:37,788 --> 01:23:40,076
فرودو، تسلیم نشو
842
01:23:40,290 --> 01:23:42,281
الان نه
843
01:23:53,218 --> 01:23:55,709
بگذار هر موهبتی که به من داده شده
844
01:23:56,388 --> 01:23:58,214
به او برسد
845
01:23:58,431 --> 01:24:00,590
بگذار محفوظ بماند
846
01:24:01,226 --> 01:24:03,265
نجاتش بده
847
01:24:05,643 --> 01:24:09,643
صدایم رو بشنو
به روشنایی برگرد
848
01:24:15,698 --> 01:24:20,860
کجا هستم ؟ -
در خانهی الراند -
849
01:24:21,288 --> 01:24:27,789
ساعت 10 صبح روز 24 اکتبره
اگه بخوای بدونی
850
01:24:29,754 --> 01:24:33,503
! گاندالف -
بله ، من اینجا هستم -
851
01:24:35,217 --> 01:24:38,255
و تو هم شانس آوردی که اینجایی
852
01:24:38,931 --> 01:24:42,928
اگر چند ساعت دیگه گذشته بود
کمکی از دست ما بر نمیاومد
853
01:24:43,143 --> 01:24:47,569
اما تو یه نیروی عجیبی درونت داری
هابیت عزیز من
854
01:24:54,905 --> 01:24:57,396
چی شد گاندالف؟
855
01:24:58,325 --> 01:25:03,746
چرا سر قرار نیومدی ؟ -
معذرت میخوام فرودو -
856
01:25:08,460 --> 01:25:10,204
تاخیر کردم
857
01:25:11,089 --> 01:25:15,298
نمیشه دوستی با سارومان رو
به راحتی دور انداخت
858
01:25:19,510 --> 01:25:24,138
،بهت یه فرصت دوباره میدم
همه چیز تمام شده
859
01:25:24,475 --> 01:25:27,179
...یا قدرت حلقه رو به آغوش میکشی
860
01:25:27,769 --> 01:25:30,307
یا نابودی خودت رو
861
01:25:32,608 --> 01:25:36,476
حلقه فقط یک ارباب داره
862
01:25:36,696 --> 01:25:40,694
فقط یک نفر هست که میتونه اون رو مطیع خودش کنه
863
01:25:41,576 --> 01:25:45,490
و اون شخص، قدرتش رو با کسی تقسیم نمیکنه
864
01:25:59,843 --> 01:26:03,176
پس تو مرگ رو انتخاب کردی
865
01:26:13,274 --> 01:26:17,058
گاندالف؟
چی شده؟
866
01:26:18,028 --> 01:26:19,818
هیچی، فرودو
867
01:26:20,487 --> 01:26:21,707
فرودو
867
01:26:23,187 --> 01:26:23,697
فرودو
868
01:26:23,782 --> 01:26:26,154
سم -
خوشحالم که به هوش اومدی -
869
01:26:26,368 --> 01:26:29,120
سم به سختی از کنار بسترت تکون میخورد
870
01:26:29,331 --> 01:26:31,489
ما خیلی نگرانت بودیم
مگه نه آقای گاندالف؟
871
01:26:31,874 --> 01:26:36,998
به وسیلهی مهارتهای لرد الروند
حالت شروع به خوب شدن کرد
872
01:26:38,506 --> 01:26:42,088
به ریوندل خوش آمدی، فرودو بگینز
873
01:27:30,180 --> 01:27:33,432
!بیلبو -
سلام ، فرودو پسرم -
874
01:27:33,643 --> 01:27:35,352
بیلبو
875
01:27:40,234 --> 01:27:42,108
" رفتم و باز گشتم "
876
01:27:42,319 --> 01:27:45,105
داستان یک هابیت
نوشتهی بیلبو بگینز
877
01:27:48,202 --> 01:27:51,735
فوقالعاده ـست -
میخواستم برگردم -
878
01:27:52,079 --> 01:27:55,961
توی " میرک وود "* قدم بزنم
«به معنای سیاه بیشه که قلمرو الفهای جنگلی است»
879
01:27:56,290 --> 01:27:58,714
شهر دریاچه "* رو ببینم "
«شهر انسانها که روی دریاچه ساخته شده بود»
«و در کتاب هابیت، بیلبو و کوتولهها به آنجا رفتند»
880
01:27:58,833 --> 01:28:02,251
و دوباره " کوه تنها " رو ببینم
881
01:28:02,672 --> 01:28:07,583
! ولی انگار پیری بالاخره گیرم انداخت
882
01:28:19,732 --> 01:28:21,476
دلم برای شایر تنگ شده
883
01:28:21,901 --> 01:28:27,058
تمام دوران کودکیم رو صرف این کردم
که وانمود کنم جای دیگه ای هستم
884
01:28:27,320 --> 01:28:30,938
با تو
توی یکی از ماجراجوییهات
885
01:28:33,869 --> 01:28:37,487
ولی ماجراجویی خودم
چیز کاملا متفاوتی شد
886
01:28:42,710 --> 01:28:45,914
من مثل تو نیستم، بیلبو
887
01:28:47,090 --> 01:28:49,331
پسر عزیزم
888
01:28:53,473 --> 01:28:57,421
خُب ، چیزی رو که فراموش نکردم ؟ -
از قبل وسایلت رو بستی ؟ -
889
01:28:58,225 --> 01:29:00,017
آماده بودن که ضرری نداره
890
01:29:00,227 --> 01:29:02,764
فکر کردم میخوای اِلفها رو ببینی -
هنوزم میخوام -
891
01:29:02,980 --> 01:29:05,852
بیشتر از هر چیزی -
درسته -
892
01:29:06,068 --> 01:29:07,977
...فقط
893
01:29:08,779 --> 01:29:11,352
ما کاری که گاندالف میخواست رو انجام دادیم٬ مگه نه ؟
894
01:29:11,573 --> 01:29:15,238
ما حلقه رو این همه راه تا ریوندل آوردیم
و به نظرم
895
01:29:15,452 --> 01:29:18,737
با توجه به سرعت بهبودت
به زودی اینجا رو ترک میکنیم
896
01:29:18,955 --> 01:29:20,662
میریم خونه
897
01:29:24,837 --> 01:29:26,829
درست میگی سم
898
01:29:29,007 --> 01:29:31,757
ما کاری که باید رو انجام دادیم
899
01:29:32,342 --> 01:29:34,879
حلقه جاش توی ریوندل امنه
900
01:29:39,017 --> 01:29:41,341
آمادهام که بریم خونه
901
01:29:42,103 --> 01:29:44,142
قدرتش رو به دست آورده
902
01:29:44,354 --> 01:29:50,061
اما زخمش هرگز به طور کامل خوب نمیشه
تا آخر عمر اون رو با خودش داره
903
01:29:50,653 --> 01:29:53,245
با اینکه توی این مسافت طولانی حلقه رو حمل کرده
904
01:29:53,365 --> 01:29:57,066
اما اون هابیت مقاومت شگفت انگیزی در برابر
نیروی پلیدش داشته
905
01:29:57,286 --> 01:30:00,654
این باری بود که هیچ وقت نباید به دوش میکشید
906
01:30:00,871 --> 01:30:06,290
نمیتونیم چیز بیشتری از فرودو بخوایم -
گاندالف دشمن به جنب و جوش افتاده -
907
01:30:06,500 --> 01:30:11,164
نیروهای سائورون دارن در شرق جمع میشن
چشم اون به ریوندل دوخته شده
908
01:30:11,382 --> 01:30:14,134
و سارومان
که گفتی به ما خیانت کرده
909
01:30:14,343 --> 01:30:17,545
فهرست متحدین ـمون داره کوچیکتر میشه
910
01:30:18,305 --> 01:30:21,092
خیانت اون فراتر از چیزیه که تصور میکنی
911
01:30:21,308 --> 01:30:24,926
سارومان به وسیلهی جادوی پلید
نژادِ ارکها و گابلین-انسان ها رو ترکیب کرده
912
01:30:25,145 --> 01:30:27,603
اون داره سپاهی رو در
گودالهای " آیزنگارد " پرورش میده
913
01:30:27,900 --> 01:30:32,577
سپاهی که میتونه در روشنایی حرکت کنه
*و مسافتهای زیاد را به سرعت طی کنه
«ارکها در روشنایی روز توان حرکت کمی دارن»
914
01:30:32,694 --> 01:30:35,366
سارومان داره به دنبال حلقه میاد
915
01:30:35,488 --> 01:30:39,567
این اهریمن(حلقه) رو نمیشه
با قدرت اِلفها پنهان کرد
916
01:30:39,783 --> 01:30:44,562
ما نمیتونیم همزمان با موردور و آیزنگارد بجنگیم
917
01:30:47,959 --> 01:30:49,073
گاندالف
918
01:30:50,420 --> 01:30:52,958
حلقه نمیتونه اینجا بمونه
919
01:31:12,484 --> 01:31:15,734
این خطر، کل سرزمین میانه رو تهدید میکنه
920
01:31:15,945 --> 01:31:18,650
الان وقتشه که تصمیم بگیرن باهاش چیکار کنن
921
01:31:19,740 --> 01:31:23,276
دوران اِلف ها به اتمام رسيده
مردم من در حال ترک اين سرزمين هستن
922
01:31:23,953 --> 01:31:27,535
وقتي ما بريم به چه کسي اميدوار خواهيد بود ؟
کوتولهها؟
923
01:31:27,747 --> 01:31:32,826
اونها که توي کوهها مخفي شدن و دنبال ثروت ميگردن
و به مشکلات ديگران اهميتي نميدن
924
01:31:34,464 --> 01:31:37,298
بايد اميدمون به انسانها باشه
925
01:31:37,632 --> 01:31:39,340
انسانها ؟
926
01:31:40,217 --> 01:31:43,420
انسانها ضعيف هستن
نوع بشر در حال زوال ـه
927
01:31:43,637 --> 01:31:48,051
خون " نومنور "* از بين رفته و غرور و وقارش فراموش شده
«تمدن بزرگ انسان ها که به علت طمع آنها نابود شد»
928
01:31:48,435 --> 01:31:51,887
به خاطر انسانهاست که حلقه از بين نرفته
929
01:31:52,105 --> 01:31:53,730
من اون جا بودم، گاندالف
930
01:31:54,399 --> 01:31:57,235
... سه هزار سال پيش من اون جا بودم
931
01:32:04,035 --> 01:32:06,442
وقتي که ايسيلدور اون حلقه رو برداشت
932
01:32:06,662 --> 01:32:10,528
روزي که ارادهي انسانها شکست خورد
من اون جا بودم
933
01:32:13,083 --> 01:32:15,658
ايسيلدور، عجله کن
دنبالم بيا
934
01:32:17,256 --> 01:32:20,874
من ايسيلدور رو به قلب کوه نابودي بردم
935
01:32:21,092 --> 01:32:24,627
،جايي که اون حلقه ساخته شده بود
تنها جايي که ميشه اون رو نابود کرد
936
01:32:24,846 --> 01:32:27,419
! بندازش داخل آتش
937
01:32:32,630 --> 01:32:34,010
نابودش کن
937
01:32:34,801 --> 01:32:36,392
نه
938
01:32:37,735 --> 01:32:39,892
! ايسيلدور
939
01:32:40,361 --> 01:32:45,568
همه چيز بايد همون روز تمام ميشد
اما به پليدي اجازه داده شد تا ادامه حيات بده
940
01:32:49,204 --> 01:32:53,450
ايسيلدور حلقه رو نگه داشت
سلسلهي پادشاهان از بين رفت
941
01:32:54,375 --> 01:32:57,993
هيچ قدرتي در دنياي انسانها باقي نمونده
942
01:32:58,211 --> 01:33:03,040
اونها پراکنده، جدا و بدون پيشوا هستن -
يکي هست که ميتونه اونها رو متحد کنه -
943
01:33:03,260 --> 01:33:06,593
کسي که ميتونه تاج و تخت گاندور رو تصاحب کنه
944
01:33:08,348 --> 01:33:12,095
اون مدتها پيش از این کار انصراف داد
945
01:33:12,308 --> 01:33:14,431
اون زندگيِ خارج از وطن رو انتخاب کرده
946
01:33:45,466 --> 01:33:47,457
تو اِلف نيستي
947
01:33:47,675 --> 01:33:49,752
اينجا از انسانهاي اهل جنوب استقبال ميشه
948
01:33:50,429 --> 01:33:53,929
تو کي هستي ؟ -
از دوستان گاندالف خاکستري هستم -
949
01:33:55,393 --> 01:33:58,180
پس به يه دليل مشترک اينجاييم
950
01:33:58,606 --> 01:34:00,016
دوست من
951
01:34:15,246 --> 01:34:18,562
*تکههاي شکستهي نارسيل
«شمشير النديل که درخشندگي خيره کننده اي داشت»
«و ايسيلدور به وسيله ي آن انگشت سائورون را قطع کرد»
952
01:34:21,667 --> 01:34:26,129
شمشيري که حلقه رو از دست سائورون جدا کرد
953
01:34:29,009 --> 01:34:31,251
هنوزم تيزه
954
01:34:40,189 --> 01:34:43,225
اما چيزي بيش از يه ميراث شکسته نيست
955
01:35:10,051 --> 01:35:13,087
چرا از گذشته هراس داري ؟
956
01:35:13,971 --> 01:35:19,343
تو وارث ايسيلدور هستي
نه خودِ ايسيلدور
957
01:35:19,558 --> 01:35:22,974
سرنوشت تو به اون گره نخورده
958
01:35:23,520 --> 01:35:27,472
همون خون در رگهاي من جريان داره
959
01:35:30,529 --> 01:35:33,067
همون ضعفها
960
01:35:35,783 --> 01:35:38,535
نوبت تو هم ميرسه
961
01:35:38,744 --> 01:35:43,160
با همون " پليدي " روبرو خواهي شد
و شکستش خواهي داد
962
01:35:46,385 --> 01:35:49,285
(اون سايه هنوز تسلطي نداره (آراگورن
963
01:35:49,785 --> 01:35:53,585
نه روي تو و نه روي من
964
01:36:04,779 --> 01:36:08,079
نخستين باري که همديگه رو ديديم يادت هست؟
965
01:36:11,575 --> 01:36:16,175
فکر ميکردم که توي يه رويا سرگردان شدم
966
01:36:16,870 --> 01:36:19,370
سالهاي زيادي گذشته
967
01:36:19,869 --> 01:36:24,269
بار مسئوليتي که الان روي دوشت هست
اون موقع نداشتي
968
01:36:25,765 --> 01:36:27,905
يادت مياد بهت چي گفتم ؟
969
01:36:33,674 --> 01:36:36,379
گفتي که به من وابسته شدي
970
01:36:38,428 --> 01:36:43,385
و زندگي جاويدان مَردمت رو رها ميکني
971
01:36:44,475 --> 01:36:46,435
و سر حرفم هستم
972
01:36:46,646 --> 01:36:50,264
ترجيح ميدم يک زندگي محدود رو با تو شريک بشم
973
01:36:50,483 --> 01:36:54,313
تا اينکه بخوام تمام دورانها رو تنها بگذرونم
974
01:37:03,120 --> 01:37:06,571
من يک زندگي فاني رو انتخاب کردم
975
01:37:08,030 --> 01:37:09,856
تو نميتوني اين رو به من بدي
975
01:37:10,007 --> 01:37:12,700
اين مال منه و به هر کس بخوام ميدمش
976
01:37:15,381 --> 01:37:17,920
مثل دلم
977
01:37:33,734 --> 01:37:37,398
...غريبه هاي اهل سرزمين دور دست
دوستان قديمي
978
01:37:37,612 --> 01:37:41,561
شما جهت يافتن پاسخي براي تهديد موردور
به اينجا فراخوانده شدهاید
979
01:37:42,199 --> 01:37:47,075
سرزمين ميانه در آستانهي نابودي قرار گرفته
هيچ کس نميتونه ازش فرار کنه
980
01:37:47,288 --> 01:37:50,824
يا باهم متحد ميشويد
يا شکست ميخوريد
981
01:37:51,043 --> 01:37:55,289
اين سرنوشتِ همهي نژادها خواهد بود
سرنوشتي شوم
982
01:37:57,172 --> 01:38:00,670
حلقه رو بيار، فرودو
983
01:38:14,731 --> 01:38:16,439
پس حقيقت داره
984
01:38:33,915 --> 01:38:35,994
توي رويا
985
01:38:37,629 --> 01:38:40,832
... آسمان مشرق رو ديدم که تاريک شد
986
01:38:41,132 --> 01:38:42,840
ولي در غرب کور سوي نوري وجود داشت
987
01:38:43,635 --> 01:38:45,425
:صدايي گريان مي گفت
988
01:38:45,678 --> 01:38:48,595
" نابودي شما نزيک شده "
989
01:38:49,599 --> 01:38:52,351
" قاتل ايسيلدور پيدا شده "
990
01:38:54,800 --> 01:38:56,200
:(حلقه(به زبان سیاه موردور
در خون توست
991
01:38:56,399 --> 01:38:58,190
" قاتل ايسيلدور "
992
01:38:58,776 --> 01:39:02,589
بارومير -
" حلقهاي براي فرمان دادن به همهي آنها " -
993
01:39:02,887 --> 01:39:06,387
" حلقهاي براي پيدا کردن همهي آنها "
994
01:39:06,787 --> 01:39:09,987
" حلقهاي براي احضار کردن همهي آنها "
995
01:39:12,784 --> 01:39:17,284
" و در تاريکي پيوند دادن همهي آنها "
996
01:39:23,217 --> 01:39:27,217
پيش از اين هرگز سخني از اون زبان اين جا
در " ايملادريس "* گفته نشده بود
«نام ديگر ريوندل»
997
01:39:27,420 --> 01:39:31,100
ازتون معذرت خواهي نميکنم جناب الروند
998
01:39:31,120 --> 01:39:33,261
چون زبان سياه موردور
999
01:39:33,516 --> 01:39:34,890
احتمال داره که به زودي
1000
01:39:35,100 --> 01:39:38,019
در تمام نقاط غرب شنيده بشه
1001
01:39:38,230 --> 01:39:40,935
اين حلقه از همه جهت پليده
1002
01:39:41,234 --> 01:39:42,775
اين يه هديهـست
1003
01:39:43,360 --> 01:39:45,437
هديهاي به دشمنان موردور
1004
01:39:46,030 --> 01:39:48,152
چرا از اين حلقه استفاده نکنيم ؟
1005
01:39:48,365 --> 01:39:51,117
*سالهاست که پدر من، کار پرداز گاندور
«کسي که در نبود پادشاه اداره امور رو در دست داره»
1006
01:39:51,326 --> 01:39:55,657
،نيروهاي موردور رو عقب نگه داشته
و با دادن خون مردم ما
1007
01:39:55,915 --> 01:39:58,157
باعث امنيت سرزمينهاي شما شده
1008
01:39:59,919 --> 01:40:04,294
سلاح دشمن رو به گاندور بديد
بذاريد از اون بر عليه خودش استفاده کنيم
1009
01:40:04,505 --> 01:40:08,252
تو نميتوني ازش استفاده کني
هيچ کدوم از ما نميتونه
1010
01:40:08,842 --> 01:40:12,923
حلقهی يگانه " فقط پاسخِ سائورون رو ميده "
هيچ ارباب ديگه اي نداره
1011
01:40:13,139 --> 01:40:16,674
و يه جنگجوي ساده از اين موضوع چي ميدونه؟
1012
01:40:16,977 --> 01:40:18,970
ايشون صرفا يه جنگجوي ساده نيستن
1013
01:40:19,938 --> 01:40:23,603
ايشون آراگورن، پسر آراتورن هستن
1014
01:40:24,109 --> 01:40:27,027
بايد به ايشون وفادار باشي
1015
01:40:31,116 --> 01:40:33,026
آراگورن
1016
01:40:34,827 --> 01:40:37,613
اين وارثِ ايسيلدوره ؟
1017
01:40:39,956 --> 01:40:42,710
و وارث تاج و تخت گاندور
1018
01:40:44,436 --> 01:40:46,636
بشين لگولاس
1019
01:40:49,592 --> 01:40:52,426
گاندور پادشاهي نداره
1020
01:40:54,304 --> 01:40:56,012
گاندور نيازي به پادشاه نداره
1021
01:41:02,689 --> 01:41:06,353
حق با آراگورنـه
ما نميتونيم ازش استفاده کنيم
1022
01:41:07,359 --> 01:41:10,857
شما فقط يک انتخاب داريد
1023
01:41:11,069 --> 01:41:13,396
حلقه بايد نابود بشه
1024
01:41:18,662 --> 01:41:21,236
پس منتظر چي هستيم ؟
1025
01:41:33,344 --> 01:41:36,380
*اين حلقه نابود شدني نيست، گيملي پسر گلوين
«گلوين:يکي از کوتولههايي که در کتاب هابيت»
«بيلبو را همراهي مي کرد»
1026
01:41:36,597 --> 01:41:40,806
نه به وسيلهي مهارت هايي که ما داريم
1027
01:41:41,349 --> 01:41:45,478
حلقه در شعلههاي آتش کوه نابودي ساخته شده
1028
01:41:45,690 --> 01:41:49,520
و فقط اون جا ميتونه نابود بشه
1029
01:41:50,611 --> 01:41:53,184
اين حلقه بايد به اعماق موردور برده بشه
1030
01:41:53,405 --> 01:41:57,450
و به پرتگاه عظيم آتشيني که ازش به وجود اومده
برگردونده بشه
1031
01:41:57,550 --> 01:42:00,360
:صدای حلقه
در سرزمين تاريکي، جايي که سايهها ساکناند
1032
01:42:00,370 --> 01:42:02,363
... يکي از شما
1033
01:42:02,873 --> 01:42:05,032
بايد اين کار رو انجام بده
1034
01:42:07,961 --> 01:42:11,660
قدم گذاشتن داخل موردور
به اين سادگيها نيست
1035
01:42:12,588 --> 01:42:16,207
فقط ارکها نيستن که از دروازههاي سياهش
نگهباني مي کنن
1036
01:42:17,051 --> 01:42:21,180
اهريمني اون جاست که هميشه بيدار و هوشياره
1037
01:42:21,389 --> 01:42:25,638
چشم بزرگ هميشه مراقبه
1038
01:42:26,395 --> 01:42:28,435
اون جا يه سرزمين خشک و باير
1039
01:42:28,648 --> 01:42:32,230
و سراسر آتش و خاکستر و غباره
1040
01:42:32,443 --> 01:42:36,276
هوايي که اون جا تنفس ميکنيد
يه دود سميـه
1041
01:42:36,490 --> 01:42:40,783
با ده هزار نفر هم نميتونيد اين کار رو انجام بديد
اين کار حماقتـه
1042
01:42:40,993 --> 01:42:45,452
حرفهاي لرد الروند رو نشنيدي ؟
حلقه " بايد " نابود بشه
1043
01:42:45,662 --> 01:42:48,437
و حتما خيال مي کني تو کسي هستي
! که بايد اين کار رو انجام بدي
1045
01:42:48,579 --> 01:42:50,319
اگه شکست بخوريم، چي ؟
1045
01:42:50,550 --> 01:42:53,258
چه اتفاقي ميافته وقتي که سائورون
چيزي که مال خودش هست رو پس بگيره ؟
1045
01:42:53,338 --> 01:42:58,580
مگه مرده باشم که حلقه به دست يه اِلف بيوفته
1046
01:43:00,595 --> 01:43:03,086
* ! هيچوقت به يه اِلف اعتماد نمي کنم
«زيرا در جنگِ کوتولهها و ارکها، با اينکه اِلفها»
«مي توانستند، ولي به کوتولهها کمک نکردند»
1047
01:43:04,265 --> 01:43:10,104
متوجه نيستيد؟ در حالي که داريد با هم دعوا مي کنيد
! قدرت سائورون در حال بیشتر شدنـه
1048
01:43:10,440 --> 01:43:13,309
! هيچکس نميتونه ازش فرار کنه
! همه نابود ميشيد
1049
01:43:14,607 --> 01:43:16,907
:صدای حلقه
" حلقهاي براي فرمان دادن به همهي آنها "
1050
01:43:17,004 --> 01:43:19,404
" حلقهاي براي پيدا کردن همهي آنها "
1051
01:43:19,505 --> 01:43:21,505
" حلقهاي براي فرمان دادن به همهي آنها "
1052
01:43:21,603 --> 01:43:23,503
" حلقهاي براي پيدا کردن همهي آنها "
1053
01:43:23,700 --> 01:43:25,500
" حلقهاي براي فرمان دادن به همهي آنها "
1054
01:43:25,698 --> 01:43:27,698
" حلقهاي براي پيدا کردن همهي آنها "
1055
01:43:27,796 --> 01:43:29,796
" حلقهاي براي فرمان دادن به همهي آنها "
1056
01:43:32,085 --> 01:43:34,326
من ميبرمش
1057
01:43:36,296 --> 01:43:38,836
من ميبرمش
1058
01:43:44,638 --> 01:43:47,721
من حلقه رو به موردور ميبرم
1059
01:43:55,816 --> 01:43:57,063
...اگر چه
1060
01:44:00,196 --> 01:44:01,987
مسير رو بلد نيستم
1061
01:44:04,033 --> 01:44:08,328
من در انجام اين مسئوليت کمکت خواهم کرد
فرودو بگينز
1062
01:44:08,538 --> 01:44:11,907
تا زمانيکه اين مسئوليت به عهدهي تو باشه
1063
01:44:13,043 --> 01:44:16,077
اگه بدونم مرده يا زنده ميتونم ازت محافظت کنم
1064
01:44:16,836 --> 01:44:18,164
اين کار رو خواهم کرد
1065
01:44:21,423 --> 01:44:23,712
تو شمشير من رو داري
1066
01:44:25,512 --> 01:44:27,587
و کمان من رو هم داري
1067
01:44:28,180 --> 01:44:30,672
و تبر من رو
1068
01:44:37,691 --> 01:44:40,693
سرنوشت همهي ما توی دست توست کوچولو
1069
01:44:42,697 --> 01:44:46,362
اگر اين تصميم نهاييِ شوراست
1070
01:44:46,826 --> 01:44:49,279
گاندور هم اون رو ميپذيره
1071
01:44:51,871 --> 01:44:56,617
آقای فرودو بدون من هيچجا نميره -
نه، واقعاً سخته که بشه شما رو از هم جدا کرد -
1072
01:44:56,835 --> 01:45:01,711
حتي وقتيکه اون به يک شوراي محرمانه
دعوت شده و تو نشدي
1073
01:45:02,299 --> 01:45:04,207
ما هم ميايم
1074
01:45:06,218 --> 01:45:09,006
بايد ما رو دست بسته داخل يه کيسه بفرستيد خونه
تا بتئنيد جلومون رو بگيريد
1075
01:45:09,221 --> 01:45:12,591
...به هر حال به افراد باهوش احتياج داريد توي اين
1076
01:45:12,934 --> 01:45:14,216
...ماموريت
1077
01:45:14,437 --> 01:45:15,896
...جستوجو
1078
01:45:16,356 --> 01:45:17,387
...چيز
1079
01:45:19,274 --> 01:45:21,977
خب پس شامل حال تو نميشه پيپ
1080
01:45:23,527 --> 01:45:25,435
نُه همراه
1081
01:45:27,238 --> 01:45:29,067
که اينطور
1082
01:45:29,408 --> 01:45:32,446
شما " ياران حلقه " خواهيد بود
1083
01:45:33,079 --> 01:45:34,906
! عاليه
1084
01:45:35,164 --> 01:45:37,405
کجا قراره بريم ؟
1084
01:45:57,926 --> 01:46:04,251
«:نوشتهي روي سنگ به زبان الفي»
«آرامگاه " گيل رائن " مادر آراگورن»
1085
01:46:19,990 --> 01:46:22,800
مي خواست از فرزندش محافظت کنه
1086
01:46:24,299 --> 01:46:28,399
فکر مي کرد توي ريوندل جات امنه
1087
01:46:30,345 --> 01:46:33,995
مادرت، در اعماق قلبش ميدونست
که تمام عمر تحت تعقيب خواهي بود
1088
01:46:34,308 --> 01:46:36,416
ميدونست هيچوقت نميتوني از سرنوشتت فرار کني
1089
01:46:36,560 --> 01:46:40,178
مهارت اِلفها ميتونه شمشير پادشاهان * رو بازسازي کنه
«منظور شمشير نارسيل هست»
1090
01:46:40,607 --> 01:46:44,520
اما فقط تو قدرت استفاده از اون رو داري
1091
01:46:45,568 --> 01:46:47,979
من اون قدرت رو نميخوام
1092
01:46:48,198 --> 01:46:50,903
هرگز نميخواستم
1093
01:46:52,201 --> 01:46:54,775
تو آخرين نفر از اون سلسله هستي
کس ديگهاي وجود نداره
1094
01:46:59,334 --> 01:47:01,659
*شمشير قديمي من، استينگ
«به معني نيش، در کتاب هابيت بيلبو اون رو»
«در غار ترول ها پيدا کرده بود»
1095
01:47:01,877 --> 01:47:03,040
بيا، بگيرش
بگيرش
1096
01:47:08,550 --> 01:47:12,420
خيلي سبکه -
آره، اِلفها ساختنش -
1097
01:47:13,139 --> 01:47:17,304
وقتي ارکها نزديک بشن
تيغهاش نور آبي از خودش مُتساعد ميکنه
1098
01:47:17,520 --> 01:47:22,098
و اينطور مواقع
بايد خيلي مراقب باشي پسرم
1099
01:47:22,315 --> 01:47:24,772
يه چيز قشنگ ديگه هم دارم
1100
01:47:25,194 --> 01:47:26,974
*ميتريل
«،نوعي مادهی معدني بسيار سخت ولي سبک»
«تورين پادشاه کوتولهها اين زره رو به بيلبو هديه داد»
1101
01:47:27,278 --> 01:47:31,656
به سبکي پَر، و به سختي فلسهاي اژدها
1102
01:47:31,866 --> 01:47:35,117
بپوش ببينم
زودباش
1103
01:47:43,171 --> 01:47:45,209
حلقهي قديمي من
1104
01:47:46,466 --> 01:47:50,380
بايد خيلي خوشايند باشه
1105
01:47:50,594 --> 01:47:54,638
...که دوباره اون رو دستم بگيرم
براي آخرين بار
1106
01:48:11,992 --> 01:48:15,656
متأسفم که اين کار رو باهات کردم، پسرم
1107
01:48:15,996 --> 01:48:20,075
متأسفم که بايد اين بار سنگين رو به دوش بکشي
1108
01:48:24,589 --> 01:48:27,673
متاسفم براي همه چيز
1109
01:48:42,480 --> 01:48:46,857
حامل حلقه در راه رسيدن به کوه نابودي قدم گذاشته
1110
01:48:48,195 --> 01:48:50,996
در راهي که با او همراهي مي کنيد، هيچ عهد
1111
01:48:51,032 --> 01:48:54,953
و هيچ ميثاقي مهمتر از خواست خودتان وجود ندارد
1112
01:48:57,580 --> 01:49:00,119
بدرود
امیدوارم که به هدفتان برسيد
1113
01:49:00,583 --> 01:49:04,497
دعاي خير اِلفها و انسانها
1114
01:49:05,046 --> 01:49:07,667
و همهي مردم آزاد همراه شما باد
1115
01:49:10,718 --> 01:49:14,849
ياران منتظر حامل حلقه هستن
1116
01:49:33,241 --> 01:49:35,731
موردور گاندالف، از سمت چپه يا راست ؟
1117
01:49:36,285 --> 01:49:38,115
چپ
1118
01:50:57,746 --> 01:51:02,158
بايد اين مسير رو تا چهل روز به طرف
غرب کوههاي مه آلود ادامه بديم
1119
01:51:02,375 --> 01:51:06,124
اگه بخت يارمون باشه
گذرگاه روهان برامون باز خواهد بود
1120
01:51:06,336 --> 01:51:09,871
از اونجا، مسيرمون به سمت شرق
به طرف موردور تغيير ميکنه
1121
01:51:10,090 --> 01:51:13,922
دو، يک، پنج
! خوبه ! خيلي خوبه
1122
01:51:15,722 --> 01:51:16,754
پاهات رو تکون بده
1123
01:51:16,973 --> 01:51:18,302
خوب بود پيپين -
ممنون -
1124
01:51:18,517 --> 01:51:19,929
سريعتر
1125
01:51:21,269 --> 01:51:25,052
،اگه کسي نظر من رو بپرسه
که ميدونم نميپرسه
1126
01:51:25,273 --> 01:51:28,027
به نظر من که داريم از مسير طولانيتري ميريم
1127
01:51:28,527 --> 01:51:31,611
گاندالف، ميتونيم از راه معادن " موريا " بريم
«بزرگترين و معروفترين عمارت کوتولهها در سرزمين ميانه»
1128
01:51:32,237 --> 01:51:36,106
پسر عموم بالين، استقبال شاهانهاي از ما خواهد کرد
1129
01:51:36,325 --> 01:51:41,667
نه گيملي، من از راه موريا نميرم
مگه اينکه چارهي ديگهاي نداشته باشم
1130
01:51:50,926 --> 01:51:52,087
ببخشيد
1131
01:51:52,801 --> 01:51:54,295
بگيرش
1132
01:51:55,762 --> 01:51:58,218
! به خاطر شاير -
! نگهش دار ! رو زمين نگهش دار مري -
1133
01:51:58,765 --> 01:52:01,137
آقايون، بسه ديگه
1134
01:52:04,899 --> 01:52:06,523
دستم رو گرفتي
1135
01:52:06,984 --> 01:52:09,605
اون چيه ؟ -
هيچي، فقط يک تيکه ابره -
1136
01:52:09,819 --> 01:52:12,524
سريع حرکت ميکنه
1137
01:52:12,780 --> 01:52:14,940
! اون هم خلاف جهت باد
1138
01:52:15,770 --> 01:52:17,190
! کِرهباين هايي* از دونلند
«پرندگان سياه بزرگي از نژاد کلاغ که بوميِ»
«سرزمين هاي جنوبي کوهستان مه آلود بودند»
1138
01:52:17,211 --> 01:52:18,030
! مخفي بشيد
1139
01:52:18,036 --> 01:52:20,788
عجله کنيد -
پناه بگيريد -
1140
01:52:54,199 --> 01:52:55,908
جاسوسهاي سارومان
1141
01:52:56,701 --> 01:52:59,951
گذرگاه جنوبی تحت نظره
1142
01:53:01,081 --> 01:53:04,414
! بايد از گذرگاه " کارادراس "* بريم
«مسیری که از میان کوه های مه آلود میگذرد»
1143
01:53:17,054 --> 01:53:18,763
فرودو
1144
01:53:37,742 --> 01:53:40,030
بارومير؟
1145
01:53:40,245 --> 01:53:47,987
سرنوشت عجيبه که بايد از این همه ترس و شک
به خاطر چیزی به اين کوچیکي رنج ببریم
1147
01:53:51,006 --> 01:53:52,964
!یه چیزِ به این کوچیکی
1148
01:53:53,175 --> 01:53:54,634
!بارومیر
1149
01:53:55,260 --> 01:53:57,930
حلقه رو به فرودو بده
1150
01:54:07,774 --> 01:54:09,814
هرطور تو بخواي
1151
01:54:10,527 --> 01:54:12,566
برام مهم نيست
1152
01:54:47,939 --> 01:54:52,649
خب، گاندالف، داری تلاش میکنی اونها رو
از کارادراس عبور بدی
1153
01:54:52,861 --> 01:54:57,441
و اگه توی این کار شکست بخوری
اونوقت کجا ميري ؟
1154
01:54:58,742 --> 01:55:01,697
،اگه کوهستان تو رو شکست بده
1155
01:55:01,914 --> 01:55:06,373
ريسکِ رفتن از راه خطرناکتري رو ميپذيري ؟
1156
01:55:11,646 --> 01:55:18,646
:(به زبان کوئنیا(یک زبان قدیمی اِلفی
اي سرخ شاخ* ظالم، از خواب بيدار شو
«کارادراس: به معنی سرخشاخ»
1157
01:55:18,720 --> 01:55:21,640
! صدای مَخوفی در هوا میپیچه
1158
01:55:21,748 --> 01:55:22,848
شاخَت خونآلود باد
1159
01:55:22,849 --> 01:55:24,220
صدای سارومانـه
1160
01:55:33,153 --> 01:55:37,915
میخواد کوه رو روی سرمون بریزه
! گاندالف ما بايد برگرديم
1161
01:55:38,033 --> 01:55:39,033
! نه
1162
01:55:42,051 --> 01:55:48,051
،بخواب کارادراس، آرام بگیر
! آرام بخواب، خشمت را کنترل کن
1163
01:55:48,350 --> 01:55:53,350
اي سرخ شاخِ ظالم، از خواب بيدار شو
1164
01:55:53,551 --> 01:55:57,851
شاخَت خونآلود باد
1165
01:55:58,052 --> 01:56:01,552
بر سر دشمنان فرو بریز
1166
01:56:46,311 --> 01:56:48,137
باید از کوهستان خارج بشیم
1167
01:56:48,606 --> 01:56:52,934
،بریم به طرف تنگهی روهان
! و از جادهي غربي به طرف شهر من بريم
1168
01:56:53,151 --> 01:56:56,520
تنگهی روهان ما رو خیلی به ايزنگارد نزديک ميکنه
1169
01:56:56,738 --> 01:57:00,440
حالا که نميتونيم از روي کوهستان عبور کنيم
بيايد از زيرش بريم
1170
01:57:00,660 --> 01:57:03,494
اجازه بده از راه معادن " موريا " بريم
1171
01:57:05,332 --> 01:57:09,163
موريا... تو از پا گذاشتن توي اون معادن ميترسي
1172
01:57:09,836 --> 01:57:14,877
کوتوله ها خيلي طمعکارانه و خيلي عميق
اون جا رو حفر کردن
1173
01:57:15,675 --> 01:57:20,551
*تو ميدوني اونها در تاريکي خازاد-دوم
چه موجودي رو بيدار کردن
«به معني " عمارت هاي کوتولهها " و نام ديگر موريا»
1174
01:57:21,847 --> 01:57:25,348
!سايه و شعلهي آتش
1175
01:57:28,689 --> 01:57:31,441
بذاريد حامل حلقه تصميم بگيره
1176
01:57:36,114 --> 01:57:38,235
ما نميتونيم اينجا بمونيم
1177
01:57:38,448 --> 01:57:41,200
اين جا موندن باعث مرگ هابيتها ميشه
1178
01:57:41,409 --> 01:57:43,069
فرودو ؟
1179
01:57:46,122 --> 01:57:48,995
از راه معادن ميريم
1180
01:57:49,794 --> 01:57:51,904
همین کار رو میکنیم
1181
01:57:58,302 --> 01:58:02,170
فرودو
بيا و به يه پيرمرد کمک کن
1182
01:58:05,726 --> 01:58:07,932
*سینهات چطوره ؟
«محل زخم دشنهی مورگول»
1183
01:58:08,145 --> 01:58:11,396
بهتر از قبل شده -
و حلقه ؟ -
1184
01:58:12,985 --> 01:58:15,475
احساس ميکني که قدرتش داره زياد ميشه
مگه نه ؟
1185
01:58:15,945 --> 01:58:18,863
منم احساسش کردم
حالا بايد مراقب باشي
1186
01:58:19,325 --> 01:58:25,943
شَر از بيرون از جمع ياران به سمتت مياد
ولي من از درون ميترسم
1187
01:58:25,969 --> 01:58:28,543
«:توضيح مترجم»
«منظور گاندالف اين است که دشمنان ظاهري»
«خارج از جمع ياران هستند ولي او از اين هراس دارد»
«که ياران وسوسه شوند و به حلقه دستبرد بزنند»
1188
01:58:28,583 --> 01:58:32,711
پس بايد به کي اعتماد کنم؟ -
بايد به خودت اعتماد کني -
1189
01:58:32,922 --> 01:58:35,755
به قدرت خودت اعتماد داشته باش
1190
01:58:35,965 --> 01:58:38,504
منظورت چيه ؟ -
در اين دنيا نيروهاي زيادي وجود دارن -
1191
01:58:38,719 --> 01:58:40,759
نيروهاي خير و شر
1192
01:58:40,972 --> 01:58:43,260
بعضي از اونها، از من هم قويتر هستن
1193
01:58:43,808 --> 01:58:47,425
و در مقابل، بعضي از اونها هستن
که تا حالا امتحانـشون نکردم
1194
01:58:48,855 --> 01:58:50,182
...ديوارهاي
1195
01:58:50,898 --> 01:58:52,974
موريا
1196
01:58:58,697 --> 01:59:01,699
درهاي ساخت کوتولهها وقتي که بسته هستن
نامرئي هستن
1197
01:59:01,910 --> 01:59:06,570
درسته گيملي، حتي سازندگانـشون هم اگه رمز عبور
رو فراموش کرده باشن، نميتونن پيداش کنن
1198
01:59:06,706 --> 01:59:10,161
*چرا اين حرف من رو به تعجب نميندازه ؟
«! کنايه به خنگ بودن کوتولهها»
1199
01:59:17,174 --> 01:59:20,508
خب، بذار ببينم
1200
01:59:20,762 --> 01:59:22,536
*ماه و ستاره
«ماده اي جادويي که الفها از ميتريل بدست ميآوردند»
«و تنها در برابر نور ماه و ستارگان ديده مي شود»
1201
01:59:22,762 --> 01:59:26,134
اين فقط نور ستارهها و ماه رو انعکاس ميده
1202
01:59:40,198 --> 01:59:44,277
نوشته: درهاي دورين، فرمانرواي موريا
1203
01:59:44,870 --> 01:59:49,495
بگو " دوست " و داخل شو -
اين چه معني اي ميده؟ -
1204
01:59:49,709 --> 01:59:54,454
خيلي سادهاست، اگه دوست باشي
رمز عبور رو ميگي و درها باز ميشن
1205
01:59:55,172 --> 02:00:00,272
:به زبان اِلفي
اي دروازهي اِلفها، حالا به روي من باز شو
1206
02:00:07,900 --> 02:00:10,800
...دروازهي قوم کوتولهها
1207
02:00:10,974 --> 02:00:14,874
به کلماتي که بر زبان ميآورم گوش بسپار
1208
02:00:18,238 --> 02:00:19,352
چيزي نشد
1209
02:00:26,371 --> 02:00:30,617
يه زماني تمام وردها رو به زبان اِلفها
1210
02:00:30,874 --> 02:00:33,662
انسانها و ارکها بلد بودم
1211
02:00:33,961 --> 02:00:35,159
پس چیکار ميخواي کني ؟
1212
02:00:35,421 --> 02:00:37,628
سرت رو محکم به اين درها ميکوبم
... پرهگرين توک
1213
02:00:37,883 --> 02:00:39,841
و اگه خوردِشون هم نکرد
1214
02:00:40,052 --> 02:00:42,721
!حداقل از دست اين سوالات احمقانه راحت ميشم
1215
02:00:42,930 --> 02:00:46,381
بعدش سعي ميکنم رمز عبور رو پيدا کنم
1216
02:00:49,978 --> 02:00:51,978
:به زبان کوئنیا
دروازهي اِلفها
1217
02:00:53,678 --> 02:00:56,178
به سخنان من گوش بسپار
1218
02:00:56,678 --> 02:00:58,878
آستانهي ورود کوتولهها000
1219
02:00:59,237 --> 02:01:01,775
معدن جاي خوبي براي يه اسبچه نيست
1220
02:01:02,073 --> 02:01:06,154
حتي براي اسبچهي شجاعي مثل بيل -
بدرود بيل -
1221
02:01:06,178 --> 02:01:07,378
دروازهي قوم کوتولهها
1222
02:01:07,379 --> 02:01:10,117
برو بيل، برو
1223
02:01:10,666 --> 02:01:14,201
نگران نباش، سم
اون راه خونه رو بلده
1224
02:01:21,009 --> 02:01:23,583
!آب رو آشفته نکن
1225
02:01:23,805 --> 02:01:25,678
آه، بيفايده است
1226
02:01:38,362 --> 02:01:40,519
اين يه معماست
1227
02:01:43,282 --> 02:01:46,402
" بگو دوست و داخل شو "
1228
02:01:46,787 --> 02:01:49,703
کلمهي " دوست " به زبان اِلفي چي ميشه ؟
1229
02:01:51,124 --> 02:01:52,406
دوست
1230
02:02:10,477 --> 02:02:15,353
آقاي اِلف، به زودي از مهماننوازیِ افسانهايـه
کوتولهها لذت خواهي برد
1231
02:02:15,816 --> 02:02:21,523
آتش هاي بزرگ، آب جو
گوشتِ قرمزِ بدون استخوان
1232
02:02:23,033 --> 02:02:26,117
دوست من، اينجا خونهي پسر عموم بالينـه
1233
02:02:26,453 --> 02:02:28,860
و بهش ميگن معدن
1234
02:02:29,080 --> 02:02:31,037
معدن
1235
02:02:32,083 --> 02:02:35,418
...اينجا معدن نيست
!گورستانه
1236
02:02:41,552 --> 02:02:43,130
! نه
1237
02:02:44,388 --> 02:02:45,138
! نه
1238
02:02:48,683 --> 02:02:50,226
گابلينها
1239
02:02:54,147 --> 02:02:58,442
بايد از تنگهي روهان بريم
هيچوقت نبايد اينجا ميومديم
1240
02:02:59,485 --> 02:03:02,060
! حالا، از اينجا بريد بيرون
! بريد بيرون
1241
02:03:04,866 --> 02:03:07,240
! فرودو -
! کمک -
1242
02:03:07,455 --> 02:03:09,030
! استرايدر
1243
02:03:09,246 --> 02:03:11,999
! کمک -
! ولش کن -
1244
02:03:12,209 --> 02:03:13,240
! آراگورن
1245
02:03:23,677 --> 02:03:24,708
! فرودو
1246
02:03:51,039 --> 02:03:52,069
بريد داخل معدن
1247
02:03:52,289 --> 02:03:55,494
لگولاس -
! بريد داخل غار -
1248
02:03:59,799 --> 02:04:01,541
! بدويد
1249
02:04:18,442 --> 02:04:22,026
حالا يک انتخاب بيشتر نداريم
1250
02:04:22,239 --> 02:04:27,114
بايد با راه تاريک و طولانيِ موريا روبهرو بشيم
1251
02:04:27,368 --> 02:04:29,326
حواستون جمع باشه
1252
02:04:29,537 --> 02:04:32,953
... موجوداتي قديميتر و بدتر از ارکها
1253
02:04:33,166 --> 02:04:36,701
در جاهاي عميق جهان وجود داره
1254
02:04:44,679 --> 02:04:48,593
بي سر و صدا حرکت کنيد
چهار روز طول ميکشه تا برسيم اون طرف
1255
02:04:48,808 --> 02:04:52,639
بيايد اميدوارم باشيم که متوجه حضورمون نشن
1256
02:05:38,442 --> 02:05:44,692
ثروت موريا در طلا يا جواهرات نيست
1258
02:05:44,906 --> 02:05:47,943
بلکه به خاطر ميتريلـه
1259
02:06:06,303 --> 02:06:11,179
بيلبو يه زره از جنس ميتريل داشت
که تورين بهش داده بود
1260
02:06:11,433 --> 02:06:15,348
اوه، هديهي شاهانهاي بوده -
بله -
1261
02:06:15,562 --> 02:06:17,435
هيچوقت بهش نگفتم
1262
02:06:17,648 --> 02:06:22,607
! اما ارزش اون زره بيشتر از ارزش کُل شاير بود
1263
02:06:34,958 --> 02:06:36,665
! پيپين
1264
02:06:57,022 --> 02:06:59,977
! اين مکان رو يادم نمياد
1265
02:07:02,027 --> 02:07:03,437
گم شديم ؟ -
نه -
1266
02:07:03,653 --> 02:07:06,191
فکر کنم گم شديم -
هيس ! گاندالف داره فکر ميکنه -
1267
02:07:06,406 --> 02:07:07,865
مري ؟ -
چيه ؟ -
1268
02:07:08,074 --> 02:07:09,984
گرسنهام
1269
02:07:21,340 --> 02:07:25,799
يه چيزي اون پايينـه -
اون گالومـه -
1270
02:07:26,010 --> 02:07:30,139
گالوم ؟ -
سه روزه که داره ما رو تعقيب ميکنه -
1270
02:07:30,559 --> 02:07:33,131
اون از سياهچالهاي باراد-دور فرار کرده ؟
1270
02:07:33,732 --> 02:07:35,060
فرار کرده؟
1270
02:07:35,397 --> 02:07:37,065
! يا رهاش کردن
1273
02:07:37,398 --> 02:07:41,016
حالا حلقه اون رو به اينجا کشونده
1274
02:07:43,653 --> 02:07:46,405
نيازش به حلقه
هيچوقت رهاش نميکنه
1275
02:07:46,615 --> 02:07:52,385
!اون هم عاشق حلقهـست و هم ازش متنفره
!همونطور که هم عاشق خودشه و هم از خودش متنفره
1276
02:07:52,495 --> 02:07:57,322
داستان زندگي " اسميگل " داستانِ غمانگيزيـه
1277
02:07:57,541 --> 02:08:03,798
بله، زماني اسمش اسميگل بود
! تا قبل از اينکه حلقه اون رو پيدا کنه
1278
02:08:04,466 --> 02:08:07,254
قبل از اينکه ديوانهاش کنه
1279
02:08:07,512 --> 02:08:10,381
حيف شد که بيلبو وقتي فرصتش رو داشت
اون رو نکشت
1280
02:08:10,597 --> 02:08:11,796
حيف ؟
1281
02:08:12,850 --> 02:08:15,803
! حيف شد که حلقه به دست بيلبو افتاد
1282
02:08:16,687 --> 02:08:22,594
خيلي از کسايي که زندهان، سزاوار مرگ هستن
و بعضي از کسايي که مردهان، سزاوار زندگي هستن
1283
02:08:23,360 --> 02:08:26,816
*ميتوني اين رو به اونها بدي فرودو؟
«يعني تصميم گيري در مورد اين که چه کسي»
«زنده بمونه و چه کسي بميره دست ما نيست»
1284
02:08:28,242 --> 02:08:32,390
خيلي مشتاق به قضاوت کردن
و صدور حکم مرگ براي بقيه نباش
1285
02:08:32,412 --> 02:08:35,330
حتي خردمندترين افراد هم نميتونن
سرانجام کار رو ببينن
1286
02:08:35,915 --> 02:08:41,833
دلم بهم ميگه که گالم نقشي رو در اين ماجرا
بازي خواهد کرد، خوب يا بد
1287
02:08:42,631 --> 02:08:45,500
قبل اتمام اين ماموريت
1288
02:08:47,008 --> 02:08:50,843
! ترحم بيلبو شايد روي سرنوشت خيليها تاثير بذاره
1289
02:08:57,521 --> 02:09:00,854
کاش اين حلقه هيچوقت به من نميرسيد
1290
02:09:02,275 --> 02:09:04,315
کاش هيچکدوم از اين اتفاقها نميافتاد
1291
02:09:04,528 --> 02:09:09,569
همهي افراد توي همچين موقعيتهايي قرار ميگيرن
ولي تصميمش با اونا نيست
1292
02:09:10,366 --> 02:09:15,872
تنها تصميمي که ميتونن بگيرن اينه که
توي اون موقعيت چيکار کنن
1293
02:09:17,374 --> 02:09:21,773
فرودو، در این دنیا به غیر از اراده و نیروی شَر
نیروهای دیگه ای هم وجود دارن
1294
02:09:22,314 --> 02:09:24,209
اینطور مقدر شده بود که بیلبو حلقه رو پیدا کنه
1295
02:09:24,718 --> 02:09:28,984
که در این صورت، تقدیر تو هم این بوده که حلقه بهت برسه
1296
02:09:29,369 --> 02:09:31,278
و این فکر دلگرم کنندهایه
1297
02:09:37,270 --> 02:09:38,670
راه از اون طرفه
1298
02:09:39,398 --> 02:09:41,687
! يادش اومد -
نه -
1299
02:09:41,900 --> 02:09:45,684
چون هوای اینجا کمتر بوی تعفن میده
1300
02:09:45,905 --> 02:09:51,111
هر وقت شک داشتي، مريادوک
همیشه از بینیـت پیروی کن
1301
02:10:05,925 --> 02:10:10,087
! بذارید خطرِ یکم نور بیشتر رو بپذیریم
1302
02:10:14,724 --> 02:10:15,444
نگاه کنید
1303
02:10:17,228 --> 02:10:22,469
*قلمروي بزرگ و شهر دورفها، دُرلدلف
«نام دیگر موریا»
1304
02:10:24,943 --> 02:10:28,361
...چه جای شگفت آوری
1305
02:10:53,307 --> 02:10:55,015
! گيملي
1306
02:11:02,442 --> 02:11:04,065
نه
1307
02:11:06,653 --> 02:11:08,914
اوه، نه
1308
02:11:11,657 --> 02:11:12,902
نه
1309
02:11:20,209 --> 02:11:22,200
" این آرامگاه " بالین
1310
02:11:22,669 --> 02:11:24,663
" فرزند " فوندين
1311
02:11:24,964 --> 02:11:27,584
فرمانرواي موريا " ـست "
1312
02:11:28,676 --> 02:11:30,335
پس اون مُرده
1313
02:11:32,054 --> 02:11:33,762
!همونطوری شد که میترسیدم
1315
02:11:51,991 --> 02:11:54,910
باید راه بیوفتیم، نباید وقت رو هدر بدیم
1316
02:11:55,119 --> 02:11:59,828
" آنها پل و تالار دوم را تصرف کردهاند "
1317
02:12:00,918 --> 02:12:03,489
" ما دروازهها را مسدود کردهایم "
1318
02:12:04,172 --> 02:12:06,627
" اما مدت زیادی در برابر آنها دوام نمیآورند "
1319
02:12:06,840 --> 02:12:09,676
" زمين ميلرزد "
1320
02:12:10,095 --> 02:12:11,672
" ...طبلها "
1321
02:12:12,055 --> 02:12:15,523
" صدای طبلها از اعماق زمین به گوش میرسد "
1322
02:12:18,976 --> 02:12:21,017
" نميتوانيم خارج شويم "
1323
02:12:23,023 --> 02:12:26,855
" سايهاي در تاريکي میجُنبد "
1324
02:12:28,530 --> 02:12:31,104
" نميتوانيم خارج شويم "
1325
02:12:34,119 --> 02:12:36,027
" ! آنها دارند ميآيند "
1326
02:13:19,082 --> 02:13:20,908
! توکِ احمق
1327
02:13:21,292 --> 02:13:25,375
،دفعهي بعد خودت رو بنداز توي چاه
! و ما رو از شَر حماقتت راحت کن
1328
02:13:51,115 --> 02:13:52,823
! آقاي فرودو
1329
02:13:55,118 --> 02:13:56,577
! ارکها
1330
02:14:03,584 --> 02:14:05,577
! برگرديد
! نزديک گاندالف بمونید
1331
02:14:12,803 --> 02:14:14,630
! يه " ترولِ غار " هم دارن
1332
02:14:30,445 --> 02:14:31,610
! بذارید بيان
1333
02:14:32,115 --> 02:14:35,650
! یه کوتوله توی موريا هست که هنوز نفس ميکشه
1334
02:16:54,551 --> 02:16:57,303
!تازه یاد گرفتم چطور ازش استفاده کنم
1335
02:17:02,019 --> 02:17:03,762
! فرودو
1336
02:17:37,304 --> 02:17:39,178
! آراگورن
! آراگورن
1337
02:17:40,181 --> 02:17:42,056
! فرودو
1338
02:18:27,231 --> 02:18:29,103
! فرودو
1339
02:19:29,338 --> 02:19:30,617
اوه نه
1340
02:19:39,013 --> 02:19:40,922
اون زندهـست
1341
02:19:43,392 --> 02:19:46,346
حالم خوبه
زخمی نشدم
1342
02:19:46,562 --> 02:19:48,767
تو بايد مرده باشي
1343
02:19:48,979 --> 02:19:51,474
!اون نیزه یه گراز وحشی رو از پا در میاره
1344
02:19:51,694 --> 02:19:56,438
! فکر کنم این هابیت چیزی داره که به چشم دیده نمیشه
1345
02:20:02,329 --> 02:20:03,359
ميتريل
1346
02:20:06,166 --> 02:20:08,786
! تو پر از غافلگیری هستی آقای بگینز
1347
02:20:14,800 --> 02:20:16,710
به طرف پل " خازاد-دوم " میریم
1348
02:21:43,809 --> 02:21:46,908
!این اهریمن جدید دیگه چه موجودیه؟
1349
02:22:02,869 --> 02:22:05,656
*يک بالروگ
«موجوداتی پلید و نیرومند که میتوانند بر خود آتش بپوشانند»
«یا خود را در تاریکی و سایه پنهان کنند»
1350
02:22:05,998 --> 02:22:09,115
اهريمني از دنياي کهن
1351
02:22:11,336 --> 02:22:13,742
! حریفِ این یکی نمیشید
1352
02:22:14,922 --> 02:22:16,502
! بدويد
1353
02:22:23,849 --> 02:22:25,344
! سريعتر
1354
02:22:41,953 --> 02:22:43,232
گاندالف
1355
02:22:43,870 --> 02:22:45,447
اونها رو هدايت کن، آراگورن
1356
02:22:46,874 --> 02:22:49,364
پل نزديکه
1357
02:22:51,419 --> 02:22:55,547
کاری که گفتم بکن
شمشير اينجا استفادهای نداره
1358
02:23:24,660 --> 02:23:26,404
! گاندالف
1359
02:23:44,681 --> 02:23:45,927
! مري
! پيپين
1360
02:23:57,029 --> 02:23:58,570
! سم
1361
02:24:01,283 --> 02:24:04,533
! هيچکس يه کوتوله رو پرتاب نميکنه
1362
02:24:07,580 --> 02:24:08,992
! از ريش نه
1363
02:24:22,222 --> 02:24:24,130
تکون نخور
1364
02:24:26,224 --> 02:24:27,884
محکم بایست
1365
02:24:48,956 --> 02:24:50,155
خودت رو بگیر
1366
02:25:00,927 --> 02:25:02,669
! به جلو خم شو
1367
02:25:05,681 --> 02:25:06,713
تکون نخور
1368
02:25:08,019 --> 02:25:09,180
! زود باشيد
1369
02:25:09,394 --> 02:25:10,144
! حالا
1370
02:25:28,079 --> 02:25:29,906
بريد اون طرف پل
1371
02:25:30,122 --> 02:25:31,700
عجله کنید
1372
02:26:16,295 --> 02:26:18,335
! نمیتوانی بُگذری
1373
02:26:18,548 --> 02:26:20,126
! گاندالف
1374
02:26:24,388 --> 02:26:29,664
من خادم آتش پنهانیام و سلاحم شعلهی آنور* است
«آنور به معنای خورشید است»
1375
02:26:30,270 --> 02:26:34,553
*آتش تیره یاریات نخواهد رساند، ای شعلهی اودون
«خانهی باستانی بالروگها»
1376
02:26:44,033 --> 02:26:45,991
به میان سایهها برگرد
1377
02:26:53,834 --> 02:26:58,295
نـمـیتـوانـی بُـگـذری
1378
02:27:25,451 --> 02:27:29,317
! نه ! نه -
! گاندالف -
1379
02:27:37,004 --> 02:27:39,459
! فرار کنيد، احمقها
1380
02:27:43,594 --> 02:27:44,594
! نه
1381
02:27:51,894 --> 02:27:54,051
! آراگورن
1382
02:28:51,371 --> 02:28:54,160
،لگولاس
بلندشون کن
1383
02:28:58,255 --> 02:29:00,128
یه لحظه بهشون فرصت بده، مگه نمیبینی ناراحتن
1384
02:29:00,339 --> 02:29:03,958
شب که بشه، ارکها به اینجا هجوم میارن
1385
02:29:04,176 --> 02:29:07,509
بايد خودمون رو به جنگل لوتلورين* برسونيم
«قلمرو پادشاهی اِلفهای سیلوان»
1386
02:29:08,431 --> 02:29:11,715
زود باشید بارومير، لگولاس، گيملي بلندشون کنید
1387
02:29:13,228 --> 02:29:15,434
بلند شو، سم
1388
02:29:15,772 --> 02:29:17,266
فرودو ؟
1389
02:29:19,319 --> 02:29:21,026
! فرودو
1390
02:30:13,540 --> 02:30:16,078
! نزديکمون بمونيد، هابيتهاي جوان
1391
02:30:16,835 --> 02:30:20,962
! ميگن يه ساحرهی بزرگ توی اين جنگل زندگي ميکنه
1392
02:30:21,172 --> 02:30:23,710
...يه جادوگر اِلف
1393
02:30:24,257 --> 02:30:27,131
! با قدرتی وحشتناک
1394
02:30:27,679 --> 02:30:29,886
... تمام کسایي که بهش نگاه کنن
1395
02:30:30,099 --> 02:30:31,891
! به دامِ طلسمش میوفتن
1396
02:30:32,101 --> 02:30:33,381
... فرودو
1397
02:30:35,645 --> 02:30:37,686
و ديگه هيچوقت ديده نميشن
1398
02:30:37,898 --> 02:30:42,393
،با آمدن تو پیش ما
صدای قدمهای نابودی شنیده میشود
1399
02:30:42,610 --> 02:30:46,310
تو به اینجا پلیدیِ بزرگی را آوردی... حامل حلقه
1400
02:30:46,531 --> 02:30:48,275
آقاي فرودو ؟
1401
02:30:53,581 --> 02:30:59,268
ولی یه کوتوله اینجاست
!که اون زن نمیتونه به آسونی به دام بندازش
1402
02:30:59,379 --> 02:31:03,921
من چشمهای شاهين و گوشهاي روباه دارم
1403
02:31:11,598 --> 02:31:16,178
اين کوتوله اينقدر بلند نفس ميکشه که
! ميتونستيم توي تاريکي با تير بزنيمش
1404
02:31:20,741 --> 02:31:23,441
خوش آمدي لگولاس، پسر تراندويل
1405
02:31:24,141 --> 02:31:27,040
یاران ما ایستادهاند تا به شما ادای احترام کنند
هالدير اهل لورين
1407
02:31:29,541 --> 02:31:31,441
... آراگورن از دونهداين
1408
02:31:31,739 --> 02:31:33,548
ما شما را میشناسیم
1409
02:31:33,549 --> 02:31:34,296
هالدير
1410
02:31:34,331 --> 02:31:36,672
خوش آمد گوییِ افسانه ایِ الفیـتون زیادی طول کشیده
1411
02:31:36,791 --> 02:31:38,664
! طوري حرف بزنيد که ما هم بفهميم
1412
02:31:38,877 --> 02:31:43,456
ما از زمان " روزهای سیاه "* دیگه ارتباطی
با کوتولهها نداشتیم
«زمانی که سائورون بر سرزمین میانی حکومت می کرد»
1413
02:31:43,716 --> 02:31:46,254
و ميدوني اين به زبان کوتولهها چي ميشه ؟
1414
02:31:46,443 --> 02:31:51,043
:به زبان کوتولهها
! تف به قَـــبـــرت
1415
02:31:53,099 --> 02:31:55,057
! این حرفت خیلی مودبانه نبود
1416
02:32:01,608 --> 02:32:05,656
تو پليديِ بزرگي رو با خودت آوردي
1417
02:32:07,407 --> 02:32:09,614
جلوتر از اين نميتونيد بريد
1418
02:32:15,744 --> 02:32:21,444
:به زبان اِلفی
ما به حفاظت شما احتياج داريم
! این مسیر خیلی خطرناکه
1419
02:32:21,545 --> 02:32:22,845
کاش میشد همراهتون بيايم، ولی نمیشه
1420
02:32:23,245 --> 02:32:25,045
لطفا درک کن، ما به پشتیبانی شما احتیاج داریم
1421
02:32:39,746 --> 02:32:41,746
کاش میشد همراهتون بيايم
1422
02:32:42,447 --> 02:32:45,947
این مسیر خیلی خطرناکه
1423
02:32:47,030 --> 02:32:49,651
مرگ گاندالف بيهوده نبود
1424
02:32:50,784 --> 02:32:52,695
اون نميخواست که تو اميدت رو از دست بدي
1425
02:32:54,205 --> 02:32:57,539
تو مسئوليت سنگيني رو به دوش ميکشي، فرودو
1426
02:32:58,376 --> 02:33:01,496
سنگينيِ مرگ اون رو هم بهش اضافه نکن
1427
02:33:04,340 --> 02:33:06,380
دنبالم بيايد
1428
02:33:18,105 --> 02:33:20,563
*کاراس گالادون
«در زبان اِلفی به معنی: شهر درختی گالادریم»
1429
02:33:20,691 --> 02:33:23,608
قلب سرزمين اِلفها بر روي زمين
1430
02:33:23,818 --> 02:33:29,489
قلمروي لرد " کِلهبورن " و
گالادريل " ، بانوي نور "
1431
02:34:48,613 --> 02:34:51,697
دشمن ميدونه که شما به این جا وارد شُدید
1432
02:34:52,366 --> 02:34:57,529
امیدی که به مخفی بودن ماموریتـتون داشتید از بین رفته
1433
02:34:59,291 --> 02:35:03,704
این جا هشت نفر حضور دارن
! در حالی که نُه نفر از ریوندل حرکت کرده بودن
1434
02:35:03,962 --> 02:35:05,755
بگيد گاندالف کجاست ؟
1435
02:35:05,965 --> 02:35:09,050
چون خیلی مشتاقم که باهاش صحبت کنم
1436
02:35:09,260 --> 02:35:12,047
دیگه نمیتونم دوریش رو تحمل کنم
1437
02:35:12,930 --> 02:35:18,091
گاندالف خاکستري از مرزهاي اين سرزمين عبور نکرده
1438
02:35:18,352 --> 02:35:20,809
اون به اعماق سایهها سقوط کرده
1439
02:35:25,485 --> 02:35:29,980
اون گرفتار سایه و شعلهی آتش شد
1440
02:35:31,659 --> 02:35:35,358
يک بالروگ از مورگوت
1441
02:35:36,078 --> 02:35:39,448
چون ما بیهوده وارد تلهی موريا شدیم
1442
02:35:41,585 --> 02:35:44,835
هيچکدوم از کارهاي گاندالف توی زندگيش " بيهوده " نبوده
1443
02:35:45,464 --> 02:35:48,750
ما هنوز از هدف واقعیش اطلاع نداریم
1444
02:35:53,514 --> 02:35:57,808
اجازه نده پوچي بزرگِ خازاد-دوم قلبت را پر کند
1445
02:35:58,018 --> 02:36:00,344
گيملي، پسر گلوين
1446
02:36:01,355 --> 02:36:04,888
...چرا که جهان پر از خطر شده
1447
02:36:06,359 --> 02:36:08,984
...و در همهی سرزمین ها
1448
02:36:09,197 --> 02:36:12,697
عشق و اندوه در هم آمیختهاند
1449
02:36:25,338 --> 02:36:28,043
حالا چه بر سر اين ياران مي آید ؟
1450
02:36:28,591 --> 02:36:31,592
بدون گاندالف، اميد از دست رفته
1451
02:36:34,556 --> 02:36:37,806
این جستجو روی لبهی تیغ قرار گرفته
1452
02:36:38,019 --> 02:36:41,102
حتی ذرهای لغزش
1453
02:36:41,855 --> 02:36:44,691
باعث نابودیِ همه میشه
1454
02:36:49,030 --> 02:36:54,999
اما تا زمانی که اعضای گروه ثابت قدم باقی بمانند
هنوز امید وجود خواهد داشت
1455
02:36:56,411 --> 02:37:01,159
نگذارید قلبتان به تلاطم بیوفتد
حالا بروید و استراحت کنید
1456
02:37:01,584 --> 02:37:05,249
زیرا که غم و رنجِ زیاد، شما را خسته کرده
1457
02:37:07,507 --> 02:37:09,630
امشب در آرامش خواهيد خوابيد
1458
02:37:09,925 --> 02:37:13,341
... خوش آمدي، فرودو اهل شاير
1459
02:37:14,806 --> 02:37:16,597
! کسي که چشم را ديده است
1460
02:37:31,241 --> 02:37:33,812
دارن براي گاندالف سوگواری میکنن
1461
02:37:41,082 --> 02:37:42,624
در موردش چي ميگن ؟
1462
02:37:42,876 --> 02:37:45,496
دلم نمياد بگم
1463
02:37:48,382 --> 02:37:50,625
هنوزم غم از دست دادنش برام تازهـست
1464
02:37:53,596 --> 02:37:56,383
شرط ميبندم چیزی در مورد آتيش بازيهاش نميگن
1465
02:37:56,599 --> 02:37:59,634
باید یه شعر در موردشون بخونیم
1466
02:38:03,188 --> 02:38:05,182
بهترين موشکهايي که تا کُنون ديده شدهاند
1467
02:38:06,316 --> 02:38:09,151
به شکل ستارههاي آبي و سبز منفجر میشدند
1468
02:38:10,070 --> 02:38:15,279
یا بعد از صاعقهای از آسمان
به شکل نوری نقرهای می باریدند
1469
02:38:15,993 --> 02:38:18,745
و مانند بارانی از گُل پایین می آمدند
1470
02:38:18,955 --> 02:38:22,869
حتی یه ذره هم از چیزی که بود، نگفتم
1471
02:38:33,552 --> 02:38:34,512
يکم استراحت کن
1472
02:38:36,432 --> 02:38:39,101
از اين مرزها به خوبي محافظت ميشه
1473
02:38:39,310 --> 02:38:41,847
اينجا آرامش ندارم
1474
02:38:44,691 --> 02:38:47,690
صدای اون زن رو توی سرم شنيدم
1475
02:38:48,026 --> 02:38:51,644
اون دربارهی پدرم و سقوط گاندور صحبت کرد
1476
02:38:51,862 --> 02:38:57,319
:بهم گفت
" حتي حالا هم اميد باقي مونده "
1477
02:38:58,704 --> 02:39:01,539
ولي نميتونم ببينمش
1478
02:39:02,874 --> 02:39:05,566
از زمانی که " اميد " داشتيم، خيلي وقت گذشته
1479
02:39:15,554 --> 02:39:17,676
پدرم مردِ نجیبیـه
1480
02:39:18,474 --> 02:39:20,681
اما حکومتش در حال نابودیـه
1481
02:39:23,811 --> 02:39:26,436
مردمِ ما امیدشون رو از دست دادن
1482
02:39:27,860 --> 02:39:31,358
پدرم اميدش به منه که همهچيز رو درست کنم
و من اين کار رو خواهم کرد
1483
02:39:31,572 --> 02:39:35,106
من بازگشت عظمت گاندور رو ميبينم
1484
02:39:37,953 --> 02:39:40,954
تا حالا اون جا رو ديدي، آراگورن ؟
1485
02:39:41,581 --> 02:39:43,574
برج سفيد اکثليون
1486
02:39:43,791 --> 02:39:47,624
مثل نیزهای از جنس نقره و مروارید میدرخشه
1487
02:39:48,296 --> 02:39:51,797
پرچمهاش با نسیم صبح گاهی به احتزاز در میان
1488
02:39:54,678 --> 02:39:56,636
...تا حالا به خونه فراخونده شدی
1489
02:39:56,847 --> 02:40:00,761
با صدای شفاف شیپورهای نقرهای؟
1490
02:40:01,393 --> 02:40:04,644
من شهر سفيد* رو ديدم
«لقب گاندور»
1491
02:40:04,979 --> 02:40:06,475
مدتها پيش
1492
02:40:07,441 --> 02:40:12,398
یه روز مسیر سرنوشت ما رو به اون جا بر میگردونه
1493
02:40:13,365 --> 02:40:16,282
:و از برج نگهباني صدا بلند خواهد شد که
1494
02:40:16,743 --> 02:40:20,076
" اربابان گاندور برگشتن "
1495
02:41:27,274 --> 02:41:29,764
درون آینه را نگاه خواهی کرد؟
1496
02:41:29,985 --> 02:41:31,527
چه چیزی خواهم ديد ؟
1497
02:41:34,489 --> 02:41:36,814
حتي خردمندترين افراد هم توانایی گفتن آن را ندارند
1498
02:41:37,742 --> 02:41:39,569
... زیرا آينه
1499
02:41:39,786 --> 02:41:42,324
چيزهاي زيادي را نشان ميدهد
1500
02:41:45,333 --> 02:41:47,705
اتفاقاتی که در " گذشته " رخ دادهاند
1501
02:41:47,918 --> 02:41:50,491
اتفاقاتی که در " حالِ " رخ دادن هستند
1502
02:41:51,257 --> 02:41:53,215
...و برخی اتفاقاتی
1503
02:41:56,804 --> 02:42:00,137
که " هنوز " رخ ندادهاند
1504
02:43:22,683 --> 02:43:25,517
میدانم چه چیزهایی را دیدی
1505
02:43:28,022 --> 02:43:30,515
چون آنها در ذهن من هم هستند
1506
02:43:32,319 --> 02:43:36,363
،اين اتفاقاتی است که رخ خواهند داد
اگر شکست بخوري
1507
02:43:38,742 --> 02:43:43,618
جمع " یاران " در حال از هم پاشیدن است
این اتفاق پیش از این شروع شد ه است
1508
02:43:44,248 --> 02:43:47,632
او سعی خواهد کرد که حلقه را تصاحب کند
1509
02:43:47,750 --> 02:43:49,743
خودت میدانی از چه کسی صحبت میکنم
1510
02:43:50,753 --> 02:43:55,716
یک به یک، همه را از بین خواهد برد
1511
02:43:56,927 --> 02:43:59,383
...اگر آن را از من بخواهی
1512
02:43:59,765 --> 02:44:02,847
حلقهی یگانه را به تو خواهم داد
1513
02:44:03,892 --> 02:44:06,052
آن را داوطلبانه به من پیشکش میکنی؟
1514
02:44:10,649 --> 02:44:14,563
انکار نمی کنم که قلبم به شدت
مشتاق به دست آوردنش است
1515
02:44:20,953 --> 02:44:24,237
،به جاي فرمانرواي تاريکي
... يک ملکه خواهيد داشت
1516
02:44:24,706 --> 02:44:28,489
نه سیاه و تاریک
! بلکه زیبا و هراسناک مانند سپیده دم
1517
02:44:29,127 --> 02:44:32,162
فریبنده مثل دریا
1518
02:44:32,671 --> 02:44:37,582
قویتر از پایههای زمین
1519
02:44:38,051 --> 02:44:40,424
همه باید مرا دوست داشته باشند
1520
02:44:40,637 --> 02:44:43,474
و از من ناامید باشند
1521
02:44:57,573 --> 02:44:59,901
در آزمون (مقاومت در برابر قدرت حلقه) قبول شدم
1522
02:45:00,000 --> 02:45:04,615
قدرتم کم خواهد شد
و به سمت غرب خواهم رفت
1523
02:45:04,829 --> 02:45:09,291
و گالادريل باقي خواهم موند -
تنهایی نمیتونم انجامش بدم -
1524
02:45:12,922 --> 02:45:17,050
تو حامل حلقه هستي، فرودو
...حامل حلقهی قدرت بودن
1525
02:45:17,968 --> 02:45:19,464
! به معنیِ تنها بودنـه
1526
02:45:22,806 --> 02:45:25,557
اين " ننيا "* است، حلقهی ایستادگی
«معروف به حلقه آب و از جنس میتریل با نگین الماس»
«دارنده آن در برابر دشمن حفظ میشود و اگر آسیبی»
«به او برسد درمان میشود و از دید دشمن پنهان میماند»
1527
02:45:25,767 --> 02:45:27,345
و من حافظش هستم
1528
02:45:30,563 --> 02:45:34,184
اين وظيفه به تو سپرده شده
1529
02:45:35,236 --> 02:45:38,107
و اگر تو نتواني راهي پيدا کني
1530
02:45:39,323 --> 02:45:41,316
هيچکس نخواهد توانست
1531
02:45:41,702 --> 02:45:44,867
اگه اینطوره که ميدونم بايد چه کار کنم
1532
02:45:45,538 --> 02:45:46,736
... فقط
1533
02:45:50,001 --> 02:45:52,242
از انجامش ميترسم
1534
02:45:55,756 --> 02:46:00,883
حتي کوچکترين شخص هم
تواناییِ تغییرِ مسیرِ آینده را دارد
1535
02:46:06,226 --> 02:46:11,980
میدونی " ارکها " اولین بار چطور به وجود اومدن؟
1536
02:46:12,734 --> 02:46:16,065
اونها زماني اِلف بودن
1537
02:46:17,237 --> 02:46:20,572
قدرتهاي پلیدِ تاريکی اونها رو رُبودن
1538
02:46:20,784 --> 02:46:23,950
اونها رو شکنجه و اخته کردن
1539
02:46:24,288 --> 02:46:29,577
و به یک زندگی ویران و وحشتناک محکومـشون کردن
1540
02:46:29,876 --> 02:46:31,703
... و حالا
1541
02:46:33,171 --> 02:46:35,044
کامل شدی
1542
02:46:35,757 --> 02:46:38,994
اوروک-های " جنگاور من "
«آنها بزرگتر و قویتر از ارکهای دیگر بودند»
«و میتوانستند نور خورشید را تحمل کنند»
1543
02:46:40,886 --> 02:46:43,174
به چه کسی خدمت ميکني ؟
1544
02:46:43,388 --> 02:46:45,882
! سارومان
1544
02:46:47,388 --> 02:46:50,882
«رنگ سفيد نماد سارومان است و ارکهايي»
«که علامتِ پنجهی سفید را روي صورتشان دارند»
«ساخته شده و خادم سارومان هستند»
1545
02:47:06,745 --> 02:47:10,164
شکارشون کنيد
! و تا زماني که پيداشون نکرديد توقف نکنيد
1546
02:47:10,377 --> 02:47:13,294
شما " درد " رو نميشناسيد
شما " ترس " رو نميشناسيد
1547
02:47:13,504 --> 02:47:16,458
! غذاي شما گوشت انسان خواهد بود
1548
02:47:21,512 --> 02:47:25,177
يکي از اون کوتولهها چيز خيلي
با ارزشي رو حمل ميکنه
1549
02:47:25,391 --> 02:47:29,601
اونها رو زنده و سالم برام بيار
1550
02:47:31,396 --> 02:47:32,677
بقيه رو بکشيد
1551
02:47:51,877 --> 02:47:57,332
پيش از اين هرگز پوشش مردمـمون رو
بر تن هيچ غريبهاي نکرده بوديم
1552
02:47:58,468 --> 02:48:02,251
اميدوارم که اين رَداها شما رو از شَر
چشمان دشمن حفظ کنه
1553
02:48:09,479 --> 02:48:11,103
لِمباس
1554
02:48:11,313 --> 02:48:12,938
توشهي راه اِلفي
1555
02:48:15,442 --> 02:48:18,443
يه گاز کوچيک ازش براي سير کردن شکم
يه مردِ بالغ کافيه
1556
02:48:24,912 --> 02:48:26,820
چندتاش رو تا حالا خوردي؟
1557
02:48:27,038 --> 02:48:28,699
! چهار تا
1558
02:48:34,503 --> 02:48:37,077
با هر قدمي که به سمت جنوب برميداريد
خطر افزايش پيدا خواهد کرد
1559
02:48:37,298 --> 02:48:41,377
اورکهاي موردور ساحل شرقي " آندوين "* رو تحت نظر دارن
«رودخانهاي که از بيشتر نواحي سرزمين ميانه ميگذشت»
«و در شرق کوهستان مهآلود جريان داشت»
1560
02:48:41,593 --> 02:48:44,084
ساحل غربي هم امن نيست
1561
02:48:44,305 --> 02:48:48,091
موجودات عجيبي که نشان " دست سفيد " رو
حمل ميکنن در مرزهاي ما ديده شدن
1562
02:48:48,311 --> 02:48:53,388
ارکها به سختي قادر هستن توي فضاي باز و زير
! نور خورشيد حرکت کنن، اما اين موجودات ميتونن
1563
02:49:01,993 --> 02:49:04,333
دارن دنبالتون ميگردن
1564
02:49:06,077 --> 02:49:10,703
از طريق رودخانه شانس اين رو داريد که دشمن رو
تا آبشار " رائوروس " پشت سر بذاريد
«به معني: پاشش خروشان، آبشارهاي بزرگ رودخانه آندوين»
02:49:28,016 --> 02:49:32,761
هديهي من به تو لگولاس، کمان گالادريم است
1566
02:49:32,980 --> 02:49:36,981
وسيلهي ارزشمندي که با مهارت
خويشاوندانِ جنگل نشينِ ما ساخته شده
1567
02:49:41,864 --> 02:49:44,272
اين ها خنجرهاي ساخت نولدور* هستن
«گروهي از اِلفها که در صنايع دستي مهارت داشتند»
1568
02:49:44,492 --> 02:49:48,442
اونها قبلا در جنگ به صاحبانشون خدمت کردن
1569
02:49:48,663 --> 02:49:50,905
نترس، پرهگرين توک جوان
1570
02:49:51,124 --> 02:49:54,409
تو شجاعتت رو پيدا خواهي کرد
1571
02:49:56,295 --> 02:49:58,252
... و براي تو، سم وايز گمجي
1572
02:49:58,464 --> 02:50:00,957
*طناب اِلفي ساخته شده از هيثلاين
«مادهاي انعطاف پذير و سبک ، اما بسيار قوي»
1573
02:50:01,177 --> 02:50:03,299
سپاسگزارم، بانوي من
1574
02:50:05,139 --> 02:50:08,472
ديگه از اون خنجرهاي خوب و درخشان نداريد؟
1575
02:50:14,897 --> 02:50:17,899
و يک کوتوله چه هديهاي از اِلفها ميخواد ؟
1576
02:50:18,109 --> 02:50:18,829
هيچي
1577
02:50:20,862 --> 02:50:24,195
به جز اينکه براي آخرين بار به بانوي گالادريم نگاه کنم
1578
02:50:24,823 --> 02:50:30,033
! چون از تمام جواهرات زير زمين زيباتره
1579
02:50:37,088 --> 02:50:38,830
راستش رو بخوايد
1580
02:50:38,839 --> 02:50:40,463
يه چيزي هست
1581
02:50:41,300 --> 02:50:43,921
نه، نه، نميتونم
غير ممکنه
1582
02:50:44,136 --> 02:50:46,923
درخواست احمقانهايـه
1583
02:50:49,675 --> 02:50:55,352
من هيچ چيزی بهتر از اون هديهاي
که قبلا به تو داده شده ندارم که بهت بدم
1585
02:50:56,644 --> 02:50:58,000
به خاطر عشق اون زن
1586
02:50:58,999 --> 02:51:04,443
ميترسم که موهبت زندگي جاودان آروِن از بين بره
1587
02:51:05,046 --> 02:51:08,546
ازش خواستم که اين سرزمين رو ترک کنه
1588
02:51:10,047 --> 02:51:13,007
و در کنار مردمش باشه
1589
02:51:14,696 --> 02:51:20,446
ازش خواستم که با کشتي به والينور بره
1590
02:51:20,991 --> 02:51:23,878
اون هنوز ميتونه براي رفتن تصميم بگيره
1591
02:51:24,736 --> 02:51:27,506
تو هم بايد تصميم خودت رو بگيري آراگورن
1592
02:51:27,978 --> 02:51:33,637
ميتوني بالاتر از تمام اجدادت از زمان النديل* قرار بگيري
«پدرِ ايسيلدور»
1593
02:51:33,854 --> 02:51:38,183
يا ميتوني با تمام ميراثي که از اجدادت
به جا مانده در اعماق تاريکي سقوط کني
1594
02:51:45,548 --> 02:51:47,148
بدرود
1595
02:51:50,749 --> 02:51:54,349
هنور کارهاي زيادي داري که بايد انجام بدي
1596
02:51:56,449 --> 02:51:58,005
اما
1597
02:52:00,506 --> 02:52:01,900
ما دوباره همديگه رو نخواهيم ديد
1598
02:52:01,965 --> 02:52:04,342
*اِله سار
«لقب آراگورن و به معني گوهر اِلفي»
1599
02:52:05,763 --> 02:52:08,929
بدرود، فرودو بگينز
1600
02:52:09,140 --> 02:52:12,557
به تو نور " ائرنديل " رو هديه ميکنم
1601
02:52:13,312 --> 02:52:15,637
محبوبترين ستارهي ما
1602
02:52:24,781 --> 02:52:29,195
اميدوارم در مکان هاي تاريک برايت روشنايي بخش باشد
1603
02:52:29,412 --> 02:52:33,540
وقتي که همهي نورهاي ديگر از بين ميروند
1604
02:52:42,508 --> 02:52:45,674
بدترين جراحتم رو توي اين جدايي برداشتم
1605
02:52:46,304 --> 02:52:50,596
وقتي که براي آخرين بار
به زيباترين موجود دنيا نگاه کردم
1606
02:52:51,350 --> 02:52:54,785
از اين به بعد ديگه به هيچي نميگم زيبا
مگه اينکه هديهي اون زن باشه
1607
02:52:54,939 --> 02:52:56,848
چه هديهاي بهت داد؟
1608
02:52:57,066 --> 02:53:01,977
ازش خواستم يه تار مو
از موهاي طلاييش رو بهم بده
1609
02:53:02,780 --> 02:53:05,649
اون بهم سه تا داد
1610
02:54:47,845 --> 02:54:51,261
گالمـه
از وقتي که توي موريا بوديم دنبالمونه
1611
02:54:55,020 --> 02:54:58,104
اميدوار بودم توي رودخونه گمش کنيم
1612
02:54:58,357 --> 02:55:01,524
اما شناگر خيلي زرنگيه
1613
02:55:02,361 --> 02:55:05,611
...اگه جامون رو به دشمن بگه
1614
02:55:05,823 --> 02:55:08,029
مسير رو از ايني که هست هم خطرناک ميکنه
1615
02:55:08,242 --> 02:55:10,280
يکم غذا بخور، آقاي فرودو
1616
02:55:10,492 --> 02:55:13,530
نه، سم -
تمام روز چيزي نخوردي -
1617
02:55:13,747 --> 02:55:16,866
اصلا هم نخوابيدي
فکر نکن حواسم نيست
1618
02:55:17,792 --> 02:55:20,795
آقاي فرودو -
من خوبم -
1619
02:55:21,048 --> 02:55:22,210
ولي نيستي
1620
02:55:22,506 --> 02:55:24,961
من اينجام تا بهت کمک کنم
1621
02:55:25,175 --> 02:55:26,884
به گاندالف قول دادم که اين کار رو کنم
1622
02:55:32,850 --> 02:55:35,602
تو نميتوني بهم کمک کني، سم
1623
02:55:37,729 --> 02:55:39,473
اين بار نه
1624
02:55:42,359 --> 02:55:44,484
يکم بخواب
1625
02:55:50,701 --> 02:55:52,909
مسیر ِ" ميناس تریس " امنتره
1626
02:55:53,455 --> 02:55:56,505
خودتم ميدوني
اونجا میتونیم دوباره وضعیتمون رو سر و سامان بدیم
1627
02:55:56,874 --> 02:55:59,216
از یه محل قدرتمند میتونیم علیه موردور وارد عمل بشیم
1628
02:55:59,377 --> 02:56:02,247
هیچ قدرتی در گاندور نیست که به دردمون بخوره
1629
02:56:02,714 --> 02:56:04,706
تو که خیلی زود به اِلفها اعتماد کردی
1630
02:56:06,591 --> 02:56:09,380
یعنی یه ذره هم به مردم خودت اعتماد نداری؟
1631
02:56:09,597 --> 02:56:12,551
آره ضعف دارن، کاستی دارن
1632
02:56:12,767 --> 02:56:16,100
اما شجاعت هم دارن
و شرافتی که در انسانها پیدا میشه
1633
02:56:16,311 --> 02:56:18,518
ولی تو نمیخوای این رو ببینی
1634
02:56:18,855 --> 02:56:20,266
! تو ميترسي
1635
02:56:20,524 --> 02:56:23,097
تمام عمرت رو توی سايهها مخفي شده بودی
1636
02:56:23,360 --> 02:56:26,810
از کسی که هستی
! و از چیزی که هستی میترسیدی
1637
02:56:29,240 --> 02:56:33,619
! من حلقه رو به صد فرسخیِ شهر تو هم نمیبرم
1638
02:56:45,466 --> 02:56:46,794
فرودو
1639
02:56:48,677 --> 02:56:53,172
*آرگوناث
«دو مجسمهی سنگی بزرگ به شکل ایسیلدور و آناریون»
«که گذرگاه رودخانه بزرگ آندوین را محافظت میکردند»
1640
02:56:53,640 --> 02:56:57,343
خیلی وقت بود که دوست داشتم
پادشاهان کهن رو ببینم
1641
02:56:58,105 --> 02:57:00,015
خويشاوندانم
1642
02:58:19,063 --> 02:58:21,269
شب از دریاچه عبور میکنیم
1643
02:58:21,480 --> 02:58:24,055
قايقها رو مخفي کنيد
بقيهی مسیر رو پياده ميريم
1644
02:58:24,276 --> 02:58:27,727
از طرف شمال به سمت موردور میریم -
!جدی ؟ -
1645
02:58:28,072 --> 02:58:31,855
فقط مسئلهی سادهای که باقی میمونه اینه که چطور
باید راهمون رو توی " اِمین مویل "* پیدا کنیم
«سرزمینی ناهموار و غیرقابل عبور که از باتلاقهای مرگ میگذشت»
1646
02:58:32,075 --> 02:58:35,326
یه دخمهی پر پیچ و خم که پر از صخرههای نوک تیزه
1647
02:58:35,538 --> 02:58:38,623
تازه بعد از اون بهتر هم میشه
1648
02:58:39,042 --> 02:58:43,918
تا جایی که چشم کار می کنه
پر از باتلاق های گندیده و متعفنـه
1649
02:58:44,130 --> 02:58:45,541
مسیر ما همینه
1650
02:58:47,090 --> 02:58:50,257
پيشنهاد ميکنم یکم استراحت و تجدید قوا کنی، جناب کوتوله
1651
02:58:50,469 --> 02:58:52,212
... تجدید قوا
1652
02:58:55,224 --> 02:58:57,180
بايد همين الان این جا رو ترک کنیم -
نه -
1653
02:58:57,392 --> 02:59:01,807
ارکها در حال گشت زنی توی ساحل شرقی هستن
باید تا تاریک شدن هوا صبر کنیم
1654
02:59:02,024 --> 02:59:05,475
ساحل شرقی نیست که منو نگران میکنه
1655
02:59:05,694 --> 02:59:09,692
یه سایه و یه تهدید
داره توی ذهنم رشد میکنه
1656
02:59:10,198 --> 02:59:14,410
يه چيزي داره نزديک ميشه
ميتونم حسش کنم
1657
02:59:16,371 --> 02:59:21,328
تجدید قوا کنم؟
بهش توجه نکن هابیت جوان
1658
02:59:21,833 --> 02:59:23,542
فرودو کجاست ؟
1659
02:59:49,197 --> 02:59:51,106
هیچ کدوممون نباید تنهایی پرسه بزنیم
1660
02:59:52,492 --> 02:59:54,615
مخصوصاً تو
1661
02:59:54,828 --> 02:59:57,283
چیزای خیلی زیادی به تو بستگی دارن
1662
02:59:58,330 --> 02:59:59,050
فرودو ؟
1663
03:00:07,382 --> 03:00:09,954
میدونم چرا میخوای تنها باشی
1664
03:00:10,676 --> 03:00:14,094
داری رنج میکشی
هر روز این رو میبینم
1665
03:00:14,891 --> 03:00:17,974
مطمئني که رنج بیهوده نميکشي ؟
1666
03:00:19,602 --> 03:00:22,273
راههاي ديگهاي هم هست، فرودو
1667
03:00:22,482 --> 03:00:26,313
راههاي ديگهاي هم هست که ميشه انتخاب کنيم -
ميدونم منظورت چیه -
1668
03:00:26,527 --> 03:00:30,311
اگه به خاطر هشداری که توی قلبم حس می کنم نبود
! حرفت به نظرم عاقلانه میومد
1669
03:00:30,531 --> 03:00:33,614
هشدار؟
در برابر چی؟
1670
03:00:33,825 --> 03:00:35,947
همهي ما ميترسيم، فرودو
1671
03:00:36,161 --> 03:00:39,780
اما نباید بذاریم این ترس باعث بشه کاری کنیم
...که تنها امیدمون از بین بره
1672
03:00:39,999 --> 03:00:43,784
متوجه نیستی که اين کار ديوانگيه؟ -
راه ديگهاي نيست -
1673
03:00:45,546 --> 03:00:48,879
من فقط دنبال نیرویی هستم که باهاش
از مردمم دفاع کنم
1674
03:00:50,467 --> 03:00:52,508
...اگه فقط اون حلقه رو بهم قرض بدي -
نه -
1675
03:00:53,762 --> 03:00:57,427
چرا میری عقب؟ من که دزد نيستم -
*تو خودت نيستي -
«تو اختیارت رو از دست دادی»
1676
03:00:59,226 --> 03:01:02,562
فکر ميکني شانسِ موفقیتت چقدره ؟
1677
03:01:02,773 --> 03:01:07,434
اونها پیدات میکنن
اونها حلقه رو میبرن
1678
03:01:07,653 --> 03:01:11,352
! و قبل از مُردن بهشون التماس می کنی که زودتر بکشنت
1679
03:01:13,492 --> 03:01:15,567
! ای احمق
1680
03:01:15,785 --> 03:01:19,734
این مالِ تو نيست، با بدشانسي افتاد دست تو
ميتونست مال من باشه
1681
03:01:19,955 --> 03:01:22,743
بايد مال من باشه
! بدش به من
1682
03:01:22,958 --> 03:01:24,203
! بدش به من -
! نه -
1683
03:01:24,419 --> 03:01:26,245
! بدش به من -
! نه -
1684
03:01:33,888 --> 03:01:35,928
من آیندهات رو میبینم
1685
03:01:36,139 --> 03:01:39,095
! تو حلقه رو به سائورون خواهی داد
1686
03:01:39,309 --> 03:01:41,183
! به ما خيانت خواهی کرد
1687
03:01:41,394 --> 03:01:44,599
هم خودت و هم تمام ما رو
به سمت مرگ میبری
1688
03:01:45,023 --> 03:01:48,687
! لعنت به تو
لعنت به تو و به تمام کوتولهها
1689
03:01:55,744 --> 03:01:57,285
فرودو؟
1690
03:02:01,582 --> 03:02:03,159
فرودو
1691
03:02:07,087 --> 03:02:09,126
من چيکار کردم ؟
1692
03:02:09,340 --> 03:02:11,047
خواهش ميکنم، فرودو
1693
03:02:11,258 --> 03:02:13,928
فرودو، معذرت ميخوام
1694
03:02:40,700 --> 03:02:44,000
هیچ چیز در پوچی نیست
1695
03:02:44,207 --> 03:02:47,707
جز مـــرگـــ
1696
03:03:02,518 --> 03:03:03,930
فرودو ؟
1697
03:03:05,190 --> 03:03:08,275
حلقه بارومير رو گمراه کرده -
حلقه کجاست ؟ -
1698
03:03:08,485 --> 03:03:10,276
! دور بایست
1699
03:03:10,695 --> 03:03:12,274
! فرودو
1700
03:03:14,532 --> 03:03:18,365
من سوگند خوردم که ازت محافظت کنم -
ميتوني در برابر خودت هم ازم محافظت کني ؟ -
1701
03:03:28,046 --> 03:03:30,538
از بین میبریش؟
1702
03:03:35,512 --> 03:03:37,470
:صدای حلقه
آراگورن
1703
03:03:40,893 --> 03:03:43,219
آراگورن
1704
03:03:45,021 --> 03:03:46,895
اِله سار
1705
03:03:54,533 --> 03:03:57,902
تا آخرش همراهت هستم
1706
03:03:58,579 --> 03:04:01,413
حتی در میان شعلههای آتش موردور
1707
03:04:04,751 --> 03:04:05,914
ميدونم
1708
03:04:08,378 --> 03:04:13,836
مواظب بقيه باش، به خصوص سم
اون متوجه نیست
1709
03:04:17,596 --> 03:04:19,306
برو، فرودو
1710
03:04:22,310 --> 03:04:23,805
! بدو
1711
03:04:24,063 --> 03:04:25,723
فرار کن
1712
03:04:50,298 --> 03:04:51,957
! آقاي فرودو
1713
03:05:01,226 --> 03:05:03,017
! اون کوتوله رو پيدا کنيد
1714
03:05:04,645 --> 03:05:07,184
! اون کوتوله رو پيدا کنيد
1715
03:05:10,653 --> 03:05:12,312
! اِلنديل
1716
03:05:18,827 --> 03:05:20,368
! آراگورن، برو
1717
03:05:42,101 --> 03:05:43,381
! فرودو
1718
03:05:43,977 --> 03:05:45,601
! بيا اينجا قايم شو، زودباش
1719
03:05:46,230 --> 03:05:47,689
! زودباش
1720
03:05:50,150 --> 03:05:52,190
داره چيکار داره ميکنه ؟
1721
03:05:56,408 --> 03:05:58,400
اون داره ميره
1722
03:06:03,206 --> 03:06:06,122
! نه -
! پيپين -
1723
03:06:11,046 --> 03:06:13,371
فرار کن، فرودو
برو
1724
03:06:13,924 --> 03:06:17,043
هي ! هي، تو -
من اینجام -
1725
03:06:17,427 --> 03:06:19,053
اينجا -
از اين طرف -
1726
03:06:29,900 --> 03:06:32,224
! داره جواب ميده -
! ميدونم داره جواب ميده ! بدو -
1727
03:07:27,584 --> 03:07:30,669
شیپور گاندور -
بارومیر -
1728
03:08:13,757 --> 03:08:14,871
بدوید
1729
03:11:46,476 --> 03:11:48,099
نه
1730
03:11:52,022 --> 03:11:55,059
اونها کوچولوها رو بردن -
تکون نخور -
1731
03:11:55,317 --> 03:11:57,355
... فرودو
فرودو کجاست ؟
1732
03:11:59,237 --> 03:12:00,697
گذاشتم فرودو بره
1733
03:12:01,364 --> 03:12:03,987
پس تو کاري رو کردي که من نتونستم
1734
03:12:04,994 --> 03:12:08,280
سعي کردم حلقه رو ازش بگيرم
1735
03:12:08,832 --> 03:12:13,078
حالا دیگه حلقه از دسترس ما خارج شده -
منو ببخش -
1736
03:12:13,293 --> 03:12:15,583
من تو حال خودم نبودم
1737
03:12:15,797 --> 03:12:19,299
همهی شما رو نااميد کردم -
نه بارومير -
1738
03:12:20,161 --> 03:12:21,730
تو دلاورانه جنگيدي
1739
03:12:22,563 --> 03:12:24,613
تو شرافتت رو حفظ کردي
1740
03:12:25,556 --> 03:12:27,431
! ولش کن
1741
03:12:27,768 --> 03:12:29,844
همه چیز تمام شده
1742
03:12:31,064 --> 03:12:36,270
دنياي انسانها سقوط خواهد کرد
و همه جا در تاریکی فرو خواهد رفت
1743
03:12:36,735 --> 03:12:39,735
و شهر من نابود خواهد شد
1744
03:12:43,784 --> 03:12:46,489
نميدونم چه نيرويي در خون منه
1745
03:12:46,704 --> 03:12:50,700
،اما قسم ميخورم
که نخواهم گذاشت شهر سفيد سقوط کنه
1746
03:12:51,707 --> 03:12:54,200
نخواهم گذاشت مردم ما شکست بخورن
1747
03:12:55,171 --> 03:12:56,547
مردم ما
1748
03:13:00,384 --> 03:13:02,460
مردم ما
1749
03:13:24,242 --> 03:13:27,243
باید ازت پیروی میکردم برادر من
1750
03:13:28,789 --> 03:13:30,781
فرماندهی من
1751
03:13:33,418 --> 03:13:35,327
پادشاه من
1752
03:13:54,981 --> 03:13:57,224
آرام بگیر
1753
03:13:57,609 --> 03:13:59,602
پسرِ گاندور
1754
03:14:16,087 --> 03:14:19,421
" بر فراز برج سفید انتظار آمدنش را میکشند "
1755
03:14:19,924 --> 03:14:22,925
" اما او باز نخواهد گشت "
1756
03:14:46,159 --> 03:14:46,879
! فرودو
1757
03:15:07,598 --> 03:15:10,884
کاش اين حلقه هيچوقت بهم نميرسيد
1758
03:15:12,144 --> 03:15:15,144
کاش هيچکدوم از اين اتفاقها نیوفتاده بود
1759
03:15:18,108 --> 03:15:20,861
:صدای گاندالف
همهي افراد توي همچين موقعيتهايي قرار ميگيرن
1760
03:15:21,072 --> 03:15:24,522
ولي تصميمش با اونا نيست
1761
03:15:24,741 --> 03:15:27,363
تنها تصميمي که ميتونن بگيرن اينه که
1762
03:15:27,578 --> 03:15:32,323
توي اون موقعيت چيکار کنن
1763
03:16:01,152 --> 03:16:03,229
! فرودو، نه
1764
03:16:03,780 --> 03:16:05,060
! فرودو
1765
03:16:05,866 --> 03:16:08,536
! آقاي فرودو -
نه، سم -
1766
03:16:12,081 --> 03:16:14,039
! برگرد سم
1767
03:16:14,542 --> 03:16:18,126
من تنهايي به موردور ميرم -
معلومه که ميري -
1768
03:16:18,338 --> 03:16:21,172
! ولی منم همراهت ميام
1769
03:16:21,674 --> 03:16:24,082
! تو نميتوني شنا کني
1770
03:16:27,888 --> 03:16:29,597
! سم
1771
03:16:35,189 --> 03:16:36,516
! سم
1772
03:17:17,439 --> 03:17:20,144
من قولی دادم، آقاي فرودو
1773
03:17:20,483 --> 03:17:24,815
:قولم این بود
" اون رو تنها نذار، سم وايز گمجي "
1774
03:17:25,950 --> 03:17:28,570
و منم این کار رو نمیکنم
1775
03:17:28,826 --> 03:17:30,985
این کار رو نمیکنم
1776
03:17:32,664 --> 03:17:33,664
! اوه، سم
1777
03:17:49,390 --> 03:17:51,050
زود باش
1778
03:18:19,503 --> 03:18:24,047
! عجله کنيد
فرودو و سم به ساحل شرقي رسيدن
1779
03:18:38,940 --> 03:18:43,936
... نمیخوای بري دنباشون -
سرنوشت فرودو ديگه توی دست ما نيست -
1780
03:18:47,365 --> 03:18:52,241
پس همهي اين کارها بيهوده بوده
ياران شکست خوردن
1781
03:19:04,092 --> 03:19:07,258
نه تا وقتی که به همدیگه وفادار بمونیم
1782
03:19:08,638 --> 03:19:13,098
ما مري و پيپين رو رها نميکنيم تا شکنجه و کشته بشن
1783
03:19:14,101 --> 03:19:19,344
،نه تا وقتی که نیرویی توی بدنمون باقی مونده
هر چیزی که نیاز نداریم رو همينجا بذاريد
1784
03:19:20,650 --> 03:19:22,641
سبک سفر ميکنيم
1785
03:19:22,859 --> 03:19:24,771
بریم چندتا ارک شکار کنیم
1786
03:19:27,742 --> 03:19:28,492
آررره
1787
03:19:48,763 --> 03:19:50,222
موردور
1788
03:19:50,849 --> 03:19:54,216
اميدوارم بقيه راه امنتري رو پيدا کنن
1789
03:19:55,143 --> 03:19:57,717
استرايدر مراقبـشون هست
1790
03:19:58,646 --> 03:20:02,016
فکر نکنم دوباره اونها رو ببینیم
1791
03:20:02,359 --> 03:20:04,766
شاید هم ببینیم آقای فرودو
1792
03:20:04,986 --> 03:20:06,564
شاید
1793
03:20:08,615 --> 03:20:09,693
سم
1794
03:20:13,288 --> 03:20:15,909
خوشحالم که همراهم هستی
1796
03:20:17,625 --> 03:20:44,993
:ترجمه و تنظیم
یاســیــن بــرون
yasinboroon@yahoo.com
1796
03:20:45,725 --> 03:20:49,293
کارگردان: پیتر جکسون
1796
03:20:51,125 --> 03:20:53,993
:نویسندگان فیلمنامه
(فرن والش(همسر پیتر جکسون
فیلیپا بوینس
پیتر جکسون
1796
03:20:55,325 --> 03:20:57,793
:بر اساس کتابی نوشته
جان رونالد روئل تالکین